پدرشوهر مادرشوهرم شهرستان زندگی میکنن یکم به ما دورن همسرم شورشو در آورده مسافرت رفته بودیم دم رفتن زنگشون زد فرداش مامانش و داداشش زنگش زدن پس فرداش باباش کلا هم مسافرت ما سه روز بود اما میگفت کاش به جا اونا من زنگ میزدم من باید بیشتر بزنگم. نمیدونم منظورش از بیشتر چیه خب هر روزشو در ارتباط بودن.
پریروز زنگ بهشون زد بعد امروزم زد یهنی حتما انگار یه قانونه روزی در میون باید بزنه یا اگه اونا بزنن عذاب وجدان میگیره میگه وظیفه کنه بزنم.
خوشم نمیاد از این حد وابستگی مسافرت 10 روزه هم که نرفته بودیم هر وقت میریم سه سفر سه روزه تو یه روز باید با همشون بحرفه که اونام هی فوضولی کنن اه