عروسیمون اخرش دعوا شد،حالا بماند ماجراش و حرفایی که رد و بدل شده اون وسط
عروس عموی شوهرم دخترعمه ی منو هل داده و گفته برینـگمشین عروس نخواستیم دخترتونم ببرین
از وقتی شنیدم هر لحظه که یادم میاد نفرینش میکنم،به نظرتون چیکار کنم دل شکسته م آروم بشه؟😞😞😞😞😞
گور پدرش تو فکرش نرو
عنوان اشتباه شده منظورم عروس عموی شوهرمه
ولش کن حتما عقده ای داشته فکرتو درگیر نکن وقت بسیاره برا تلافی عننتر خانوم
سوخته بدبخت😏😆
عفریته خانم چ دل پری داشته معلومه یجا سوزندیش ک اینجوری گفت
مادر شوهر و خواهر شوهر منم عروسیم برام زهر کردن که یه خاطره بد برام مونده
اون چیکاره بوده😵😯
وا به عروس عموی نکبت شوهرت چه ربطی داشته که گفته دخترنمیخوایم..
سرپیاز بوده یاته پیاز..
بگو برو عامو مورچه چیه کله پاچش چی باشه..
اخر شبی اعصابموخورد کردی رفت😐
چه بیشعور! به اون چه ربطی داشته🤢
عروس عمو دگ برگ کدوم درخته ببافش بهم 😒😒
