بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
همیشه دلم میخواست تو ی مهمونی خفن ی گوشه بشینم تا ی جنتلمن بیاد دستشو دراز کنه سمتم و به رقص دعوتم کنه ولی متأسفانه نهایت مهمونیامون به این ختم میشه که مردا برن یه اتاق دیگه و منم تو قسمت زنونه حمالی کنم:/
اقا یه بار رفته بودم سرخاک پدرم بغل دستش خاک فامیلمون بود تازه بنده خدا فوت شده بود داشتم واسش فاتحه میخوندم اونم چ فاتحه ای دختر عمم دختر عموم هی منو میخندوندن ی دفعه دیدم چند نفر دارن میان سرخاکش منم از خنده قش کرده بودم زشت بود تو صورتشون میخندیدم عزادار بودن منم شالمو سریع کشیدم رو صورتم از خنده مرده بودم یکیشون اومد بغلم کرد گفت گریه نکن دخترم منم شونه هام از خنده زیاد داشت تکون میخورد اون دوتا دختر عمه عمومم بیچاره ها خندشون گرفته بود نمیتونستن بخندن خلاصه تا وقتی اونا برن شال رو صورتم بود یک ساعتی شد اصلا نمیتونستم شالو از صورتم بکشم کنار ضایع میشدم