از شرکت اومد بیرون شرکت دیگه مشغول به کار شد برادر یکی از همکاراش خیلی ازش خوشش میاد محمد دوباره اومد سمتش ولی نفس قبول نکرد چون نمیخواست اشتباه و تحقیر قبل دوباره براش اتفاق بیفته بعدها از هم عروس قبلی خودش معصومه فهمید که محمد نیلوفر طلاق گرفتن.از طرفی هم خودش لایق حسام همون برادر دوستش نمیدونست و تمام شد