همش غر میزنم سر شوهرم وبچم
یکی زنگ میزنه حالمو میپرسه همش ناله میکنم از دردام میگم
دکترم میپرسه حالت چطوره همش میگم اینجام اونجام درد میکنه
وقت سزارینمم رسیده همه خوشحالن که دارن زایمان میکنن من بازم ناراحت وپرازاسترس
بچ
چراگلم نکنه بچه دوست نداری یافسرده شدی
تمام این روحیاتت رو به اون نینی منتقل میکنی.دوست داری بعدا یه بچه ی غرغروی ناراضی داشته باشی؟ پس خودتو اصلاح کن. بی خودی لبخند بزن.پیام ها و عکسای خنده دار بخون. اخبار نبین. فیلم کمدی بخر ببین
به خاطر بهم خوردن هورمون هاس نگران نباش بعد زایمان انشالله خوب میشی..
آوردی چیکار!؟
ذکر لا حول و لا قوه الا باالله
رو زیاد بگو
شما احتمالا بخاطر بارداری این حالات و داری گلم نگران نباش. اما اگه بعد زایمان بازهم ادامه داشت یه دکتر برو خدایی نکرده افسردگی نباشه.
فکر کردم از تهوع و ویاره
خواستم بگم منم همینم تحمل کن خواهر، ولی الآن نزدیک زایمانته
نمیدونم چی بگم
عزیزم، این حالت ها تا حدودی طبیعی هستش، ولی خودت هم باید به خودت کمک کنی، منم باردارم فیبرومیالژی دارم دردهای خیلیییییی بد و وحشتناکی میاد سراغم، خونوادم کلا قیدم رو زدن با اینکه میدونن باید استراحت کنم و نمیتونم کارهام رو انجام بدم، همیشه بدتر هم وجود داره ولی بازم توکلم به خداست، ان شالاه شما هم بتونی به خودت کمک کنی.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
