من وقتی شوهرم اینا اومدن خواستگاری،تو همون جلسات اول ک هنوز نه ب بار بود و نه به دار،ب مادر شوهرم میگفتم مامان😅😅انقدر هلاک شوهر بودم من😆😆😆
سعی کردند ما را دفن کنند،غافل از اینکه ما بذر بودیم... گرگها خوب بدانند که در این ایل غریب گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره ی چوبی پسری هست هنوز سردار دلها آسمانی شدنت مبارک...