وقتی رفتم وسایلامو جمع کنم بیارم
از تغییرات اتاق فهمیدم کسیو اورده
حتی تمام کلیدارو همیشه ازم میگرفت این دفعه هم اون کلید زاپاسی که قایم کرده بودم برداشته بود
کلی شیشه مشروب جدید پیدا کردم،دلم شکست که هزار تومن به من پول نمیدادو با خفت خاری از بابام میگرفتم
ولی واسه عرق سگی و مشروب و مواد و ننش پولش جوره همیشه