تو چن تت تاپیک قبل ترم گفتم واسه اینکه مامان باباش راضی شن که این با پسر مورد علاقش ازدواج کنه رفته خونه پسره رابطه داشتن بعد اومده به خانوادش گفته اگه نزارین با همین ازدواج کنم تا آخر عمر مثل یه ننگ میمونم رو دستتون...بعد این جریان مامانش انقد ازش بدش اومد حاضر نشد ببرتش دکتر...این همکلاسیم با رفیق رفته دکتر زنان بهش گفتن پ ر د ش پاره شده....حالا بخش سوزناک ماجرا...پسره جواب تلفناشو نمیداده اینم رفته جلو در خونشون سراغشو بگیره پسره گفته وقتی خانوادت ذره ای بهت محل نمیدن من چرا آدم حسابت کنم..ینی دختره وحشی شده دیر میاد مدرسه تو کل تایم کلاس سرش رو میزه کلا تو زنگای استراحت داره گریه میکنه دوستاش به زور آرومش میکنن...از ی طرف دلم واسش میسوزه از ی طرفم میگم حقشه نفرین پدر مادر که دنبال آدم باشه همین میشه تو رو خدا مواظب دختراتون باشین