من شوهرم وقتی اومد خواستگاری هیچ شرایط خاص دندون گیری نداشت, لباس انچنانی نمی پوشید وظاهرش هم متوسط بود تازه دماغش هم بزرگه, ولی نمیدونستم چرا از همون اول به دلم نشست, البته الان خیلیییی ازش راضیم, ولی چند سال بعد فهمیدم چرا ازش خوشم اومده بود,
فقط اعتماد بنفس داشت, و روی محاسنش و تواناییهایی که داشت توجه میکرد و نه معایبش. البته اعتماد بنفس کاذب نداشت که بخاد مغرور بشه, ولی همون تواناییهاشو قدرشون رو میدونست .
باورت نمیشه من از نگاه کردن به صورتش و مخصوصا همون دماغش لذت میبرم, چون خودش باور داره و میگه دماغم بزرگه ولی خوش فرمه
نه تنها من بقیه هم بنظرشون خوش تیپ میاد در صورتیکه معمولیه
اول ازدواج وضعمون واقعا تعریفی نداشت ولی با پشتکار, اونقدر تلاش کرد تا نسبتا خوبیم الان, همیشه میگه فلان کارو بقیه تونستن چرا ما نتونیم