سلام...راستش دارم بچم رو از پوشاک میگیرم تو خونه خیلی همکاری میکنه میگه...دوماهه زحمت کشیدم یاد گرفته...حالا جاریم.شوهرش کربلاس.اومده با بچه هاش خونه پدرشوهرم...مادرشوهرم انتظار داره من همش تااخر شب که شوهرم.میاد.برم اونجا...راستش بچم.تو جمع حواسش پرت میشه باید خودم هی ببرمش دستشویی..منم تصمیم داشتم.تایاد بگیره زیاد جایی نرم.یه چندبار که رفتم اونجا مثل خونه شرت اموزشی پاش کردم.امروز پدرشوهرم گفت بچه ات رو.پوشک کن.بااینکه روفرش هاشون تاحالا کاری نکرده .بچه منم آنقدر زرنگه فرق پوشک و شرت رو میفهمه..امروز یه بار تو پوشک کارش و کرد بعد اومد گفت.چنان حالم گرفته شد..تازه همش مشغول بازی بود نمی گفت..احساس کردم خستگی این دو ماه تو تنم موند.غروب خواستم بیام خونه..مادرشوهرم میگفت بزار بچه بازی کنه کجا میبری...تو.خونه ازاد باشه بهتر یاد میگیره..ببخشید طولانی شد..گفتم یه جا بگم کسی تجربه ای داره کمکم کنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پس بی منطقن اهمیت نده .بچه ۲ماهه داره به خودش فشارمیاره یادبگیره این همه خودت اذیت شدی حیفه بابا&nbs ...
دوسال و دوماه...اره بخدا...منو بچه دوماه داریم اذیت میشیم..بخاطر اینکه خانم دلش میخواد نوه هاش جمع باشن زحمتم به باد نره..خیلی دلش میخواد میرم پوشاک نمی کنم والله..این یه مدت تو جمع کمتر بره بهتر یاد میگیره..یا برم چند ساعت بعدش بیام...صبح تا شب زیاده بمونم