یه همچین دخترایی بعد ازوداج چجورین با شوهرشون؟

کلا ما خیلی رسمی هستیم و در حد احوالپرسی ، نمیتونم این سوال چی جواب بدم ، اما بخاطر شخصیتم کسی تا حالا از این شوخیا نکرده باهام...

من ک خودم ۵تا عمو دارم .. جلوی همشون همین طوریم .. مغرور نیستم فقط عادت ندارم ک بخوام باهاشون زیاد صمیمی رفتار کنم. خیلی دوسشون دارم و دوسم دارن .. اکثرا با دور و نزدیک هم ی جور رفتار میکنم .‌ فقط خوب خونه ی عمو و اینا از لحاظ های دیگ یکمی راحت ترم نسبت ب غریبه ها 

عمم بهش گفته بود

من کلا با فامیل رابطه ای نداشتم چون از حرف و غیبت خوشم نمیاد

معمولا تغییر شخصیت خیلی سخته اگرم تغییر کنن اولش یه عالم دعوا مرافعه پیش میاد

من جوابشو میدم رک هم میزارم تو بشقابش کسی حق نداره با شوخی دل ادموبشکنه 

ابجی جونه منم اینجوریه خاله و مامان بزرگ و عمه و ... کسی حرات نداره بهش بگه یه لیوان اب بده و یا حرفی بزنه البته بی ادبی نمیکنه اما از اول رسمی و خشک با بقیه تا کرده کسیم جرات نداره چیزی بگه ولی با خانواده درجه یک یعنی من و مامان بابا و داداشم بی اندازه صمیمی و شوخ و مهربونه مطمئنم واسه شوهرشم همینجدریه اما واسه خانواده شوهر باز میشه جدی و خشک

منم با فامیلا اصلا صمیمی نمیشدم

الانم کسی نمیتونه حتی راجعبه خوبی شوهرم نظری بده اصلا اجازه نمیدم تو جمعی که خودش نیس برا غیبت اسمشو بیارن 

کسیم پشت بقیه غیبت کنه طرف اونی که نیسو میگیرم میگم حتما دلیل داره رفتارش

دخترعمه هام میگفتن فلانیمجردی خیلی اخمو بود و رو نمیداد ازدواج کرده یکم بهتر شده 😁

البته اخلاقم با خانواده همسرم خیلی خوبه بگو بخندمیکنم