2733
2739
عنوان

بچه هابیاییدخاطرات خنده دارتون وبگید دورهم بخندیم😁😁

| مشاهده متن کامل بحث + 582 بازدید | 39 پست

تو نامزدی شوهرم اومد خونمون

تابستون بود طبقه بالا خوابیدیم

پنجره باز بود

زیر اتاقمون هم اتاق خواب مامانم اینا بود

بعد کلی شیطنت😩

خوابمون پرید

شوهرم تا صبح خونه ی مادربزرگه میخوند برام🤣منم غش میکردم 

صبح سر صبحونه 

بابام گفت مخمل رو هم صدا کن بیاد برای صبحونه😖😖

مبی هستم.عضویت تیر ماه ۹۴👒
بعدش توخونه خودتون چطور😁😁

یه بار پدر شوهرم خونمون بود حواسم نبود با لباس خواب اومدم بیرون دیدمش گفتم عه اینجایی😁رفتم لباس پوشیدم شیک و مجلسی نشستم😁😁

اگه میشه یه صلوات برای سلامتی نی نیم بفرستین ممنونم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من یه بار حس کردم یه چی تو پاچمه تواتاق خونه مامانم بودم داداشمم بود بعد  جیغ کشیدم رفتم برم حم ...

😂😂😂😂😂😂😂😂منم تودانشگاه سرم اومده سکسک رفته توپاچه شلوارم

یه پسردارم عاشقشم میخوام واسش یه آجیه نازبیارم.ایشالله خداقسمت کنه .صلوات بفرستید.ممنون😘
2731
😏😏😏🤣😂

امضات درباره دوست شوهرم صدق میکنه خودش ۶۰کیلوبود با قد ۱۹۰😐الان پودر و قرص میخوره۱۲۰کیلو شده😂😂😂😂

اگه میشه یه صلوات برای سلامتی نی نیم بفرستین ممنونم 
2738

یه بار ما برقارو خاموش کردیم بخوابیم احساس کردم زیر لباسم یه چیزی به پهلوم خورد منم ترسو داشتم سکته میکردم محکم گرفتمش شوهرم بدو رفت برقو روشن کنه اومد دید نخ کنار لباسم که به بدنم خورده ازغیضش همچین محکم نخرو کشید که نزدیک بود لباسن پاره شه ولی خودم کلی خندم گرفت 😄😄

تو نامزدی شوهرم اومد خونمون تابستون بود طبقه بالا خوابیدیم پنجره باز بود زیر اتاقمون هم اتاق خواب ...

😂😂😂😂

نمیدونی...بعدِ رفتنت چی شد!                                   حتی آسمون ابری شد                                          عشق جاودانه من 💙علی💙

وای الان یادم اومد😂😂😂😂

پدرشوهرم چند روز خونمون بود 

صب رفت بیرون شوهرمم رفت سرکار گفتم تاکسی نیس با خیال راحت برم حموم 

هیچ لباسم با خودم نبردم لباسامو دراوردم یه حوله کوچیک بردم و رفتم حموم وسط حموم کردنم حس کردم صدا میاد دقیقا داشتم شامپو میزدم صدا پدرشوهرم اومد نشست تو حال منم تو حموم بدون هیچ لباسی😐😐😐حمومم بعد اشپزخونه هس یعنی باید از حال رد میشدم که برم تو اتاق منو میگی هی به خودش فوش میدادم 

تا صداش زدم گفتم لباسام خیس شده تو حموم برو تو اتاق درم ببند تا من رد شم😂😂😂😂😂منم جیم شدم تو اتاق لباس پوشیدم 😂😂😂😂😂

اگه میشه یه صلوات برای سلامتی نی نیم بفرستین ممنونم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687