مامانای اردیبهشت و خرداد۹۹

نوش جونش...پس خداروشکر مشکلی نداره...

خانوما من خیلی ناراحتم 

دیشب یکی از دوستان همسرم با خانومشون اومدن خونمون بعد این بنده های خدا بچه ندارن البته خانومش میگه همسرش هیچ تمایلی نداره و اصلا اسم بچه نمیشه جلوش آورد...

دیگه دیشب که اومدن من پویا که بغلم بود به شوخی میکفتم وای الان دلشون میسوزه از این پسرا ندارن این پسرا تمام شد یکی بود گیر ما اومد...دو بار گفتم فکر کنم..دیدم یکم انگار حالشون گرفته شد 

بعد که رفتن به ذهنم رسید نکنه مشکلی دارن تو بچه دار شدن ...خدا منو ببخشه من اصلا به این موضوع فکر نکردم آخه از حرفهای خانومش تا حالا اینجور برداشت نکردم

اه..خیلی اعصابم بهم ریخت

ناراحت ریزه میزه بودنش نباش منم از بس پسرمو میگفتن لاغره هیچی از نوزادیش نفهمیدم تازه شیر خشک کمکی دادم بهش سینمو ول کرد از شیر مادرم محروم شد درصورتی که من شیر داشتم و از رو بی تجربگی این اتفاق افتاد. همش دنبال این بودم ی چی بدم بخوره یا شیر بیشتر بخوره تا یکم اضاف کنه تا مردم کمتر بگن دیگه واقعا از بس که میگفتن اعصابم ریخته بود بهم اصلا باهاش بازی نمیکردم لذتی از نوزادیش از شیرن کاریاش نبردم  بزرگ شد همچنان لاغر و بی اشتهاس حرص خوردنای من به زور غذا دادنای من هیچ سودی نداشته جز اینکه اعصاب خودم خورد شده وگرنه اون رو روال بدن خودش رشد کرده و کلا به این نتیجه رسیدم باید بچه رو ازاد بزاری این همه شربت مولتی ویتامین بهترین مارکا همش مقطعیه اثر طولانی مدت ندارن به این بچم دیگه اصلا نمیخوام سخت بگیرم   خیلی باهاش بازی میکنم لذتشو میبرم الان عکسای نوزادی اون بچمو نگاه میکنم میگم اونقدرا هم لاغر نبوده چقدم شیرینو خوشکل و من اصلا حواسم به نکات مثبتش نبوده و خیلی چیزا رو نمیدیدم 

اره عزیزم

باید دوباره امتحان کنم 

ای وای شیرین جون حالتو میفهمم

البته از قصد نبوده و بدون منظور بوده

میدونی خیالیا نمیگن مشکل دارن فقط میگن نمیخواییم

یا مثلا خود من برا دختر دومی که ۶سال طول کشید تا باردار بشم. هرکی میگفت چرا نمیاری دخترت تنهاس!میگفتم میخوام لاغرشم یا کمرم درده دنبال درمانم نمیگفتم نمیشه

حالا اگر باهاش راحتی زنگ بزن حالشو مثلا بپرس. اون وسطا بگو راستی من حرفم بدون منظور و شوخی بودا

الهه جون ارنیکا هم رزولا گرفته انقددد حالش بده مردم و زنده شدم از دیشب تا الان تازه مامانمو خواهرم اومدن کمکم

دیشبم بردمش دکتر گلی هم دعوام کرد بعد کلی هم دارو داد تبشو کنترل کنم..گفت احتمال رزولا میدم اگه تا ۳روز پایین نیومد ازمایشارو که نشتم انجام بده...تو فک کن ارنیکا ۶۶۰۰ بود دیشب شده بود ۶۲۰۰

ای واییی الهام

بگردم بچه

اره تبش یجوریه.نگران نشو

مدام بالا پایین میشه حسام که ۷۲ساعت داشت. دکترشم گفت فقط با استا و پاشویه کنترل کن. گفت ۳۹درجه شد شیاف بزن

دکترش گفت خیلی شایع شده

اره الی جوون...خیلی سخته 

حسام اسهالم داشت ارنیکا دلپیچه و اسهال داره شدیدااا..

اگه تبش نیاد پایین بعد ۷۲ ساهت احتمال عفونت رودس

نه به ارنیکا هم استا داد گفت اگه بعد ۲ساعت از استا نیومد پایین  بهش ایپو بده که میدم چون کنترل نمیشه

دیازپامم داد برای جلوگیری از تشنج

نه اسهال نشد البته شکمش کمی شل شد ولی مثل همیشه بود 

ان شالله که همین رزوئولا باشه و با استا کنترل بشه

من بزرگ‌ترین اشتباهم این بود بهش چهارساعت ندادم روز اول. دوساعت نکهمیداشتم تا ۶ساعت بدم. گفتم دارو زیاد ندم

خواهرشوهرم گفت ضرر تب بیشتر از خود استا هست منم دیکه چهارساعت دادم

وای خدا گناه داره آرنیکا گلی...الان حالش چطوره؟!انشالله که همون رزوئلا هست و زود خوب میشه...چرا دکتر دعوات کرد؟!بخاطر وزنش که اومده پایین؟فکر کنم چون اسهال گرفته وزنش اومده پایین بعد که خوب بشه جبران میشه

ممنون عزیزم ...خیلی ناراحت بودم ولی به قول همسرم من که واقعا نمی‌دونم مشکلی هست یا نیست دیگه ایشون هم میزاره به حساب ناآگاهی من....آدمای خوبی هستن البته به یه بهونه زنگ زدم به خانومش و تشکر کردم و خداروشکر لحنش خوب بود و آزردگی نداشت

ممنون عزیزم تماس گرفتم باهاشون