ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
کاملا مشخص بود از همین تاپیک اومده وگرنه از کجا اطلاعات داشت!
اصلا ارزش نداره درموردش دیگه صحبت بشه .
انشالله زودتر حوب میشن الهه جونم مریضیش لعنتی اینجوریه ارنیکا که بچم تا ۲هفته بیشتر صداش خروسک بود..ارشیدا هم سرفه هاش طولانی بود
میفهمم چی میگی الهه جون منم تو یگ جریانی با مادر همسرم حرفایی بهم زده که مثل خنجر فرو رفته تو قلبم هیجورررره نمیتونم هضمش کنم خیلی ها میگن الهاج ول کن تو اذیت میشی ولی دست خودم نیست شده مثل یک چیز عجیب تو وجودم داره مثل خوره منو میخوره
حقیقتا من هیچ اعتقادی به بخشش و گذشت ندارم چرا یکی باید با زبونش روح و روان طرف مقابلشو نابود کنه و بخشیده بشه
چقدر مارال جون آدمهاا وحشتناک شدن چطوررر میتونن واقعاا این جیزهارو بیان کن....من خودم انقد از زخم زبونها بیزارم و منتظر خدام فقط ببینم...مادر همسر من انقد وقیح بود بهش گفتم من شوهرخواهر جونمو از دست دادم اوضاع روحیم بسیاز وحشتناکه و خیلی سختی گشیدم تو این یکسال برگشت با بی وجدانی و غیر انسایت گامل بهم گفت مرده که مرده
عزیزدلم روح داماد عزیزتون شاد و قرین رحمت حق باشه
درک میکنم منم داغ جوون دیدم میدونم چقدر ناراحت کننده س اما قرار نیست بخاطر بیشعوری دیگران شما خودت داغون کنی
من شکر خدا زایمان الارا با کرونا همزمان شد خاندان عتیقه همسرم نیومدن یکی از خواهرشوهرام اومد که تا الا رو بغل کرد این جمله رو گفت الهی بمیرم داداش سه تا جهاز
خب اونکه میدونست من بچه م دختره
چرا دقیقا تا اومد دیدنش جلو داداشش این حرف زد!!
قطعا منظور داره
میخوام واگذار کنم بخدا اما وقتی دقت میکنم تو زندگیش میبینم با وجود همه چیزهایی که داره اما غمگین و‌افسرده س و همیشه اشکش به راهه
چیشو نفرین کنم کارمای زبون تلخش تو زندگیش منعکس شده
درسته گاهی دلم خیلی میشکنه
اما ذاتن اهل نفرین و کینه نیستم
و زود میبخشم😔
الهام جان خوبه گفتی
یعنی من نگران نشم!؟دکتر نبرم دوباره
حسام چندروزه داروهاش تموم شده دوباره از دیشب خروسکه وقتی گریه میکنه
حلما هم سرفه سرفه
امروز داروش تموم شد
میدونم چی میگی عزیزم
نمیگم از ذهنت ببر و فراموش کن
من میگم بهش فکر نکن چون اون عین خیالش نیس که اون حرفارو زده ولی تو داری خودتو داغون میکنی و اون هیچی به هیچی
بسپر بخدا
واقعااا الهه جون خیلی ناراحتم گاش قدرتی داشتم حرف هیچکس برام یک ذره اهمیت نداشت و تمام انرژی و قدرتم خرج زندگبمو بچه هام میشد ولی متاسفانه سر حرف مادرشوهرم خیلی تنش ایجاد شد تو زندگین و همه چی تهش این شد برام کلی مریضی و ناراحتی بچه هامو همراه داشت..نمیتونم ببخشم و ازش بگذرم امیدوارم ببینم اون روزی رو که جواب خیلی چیزهارو بده و من اروم بشم
فدای تو بشم عزیز دلم
اره به خدا بعضی ادمها عتیقن اونجا گه گفت داداش بمیرم برات میگفتی یکدفعه....چطور میتونن زبونشون انقددددد تلخ و وحشتناک باشه چه لذتی تو دل شکستن هست واقعا نمیفهمم...دست خودم نیست مارال چند وقتیه با خودم میگم خدا هستی واقعاا؟؟؟
خدا هست
نگاه فرشته هات بکن😍😍
من جواب ندادم
چون تو زندگی دیدم
خدا دیرگیره ولی شیرگیر
هرچی ناراحتم میکنه گریه میکنم تا از طریق اشکهام از قلب و روحم خارج بشه
و اجازه نمیدم کینه ها قلب مهربونم تیره کنه
اونایی هم که تکرار میکنن ازارشون رو
خودم ازشون میگیرم
الانم گذشته رو بریز دور با فرشته هات خوش باش و
تو که هنوز عاقبت و اخرت اونا رو ندیدی
واگذار کن به خدا و دلت صاف کن
دنیا خیلی کوتاه تر از اونه که بخواییم با غصه واسه رفتارهای ادمهای بیشعور فرصت هاش از دست بدیم
خیلی خوبه مارال عزیزم که نمیذاری کینه تو دلت بمونه من خیبی بد کینه تو دلم مونده..و فکر کنم علت اصلیش فوت شوهرخواهرمه خیلی احساس تنهایی میکردم و نیاز به کمک...ارنیکاهم ایمنیش پایین بود تو اون وضع اعصاب من همش مریض دوران خیلی سختیه وقتیم ازشون کمک خواستم به راحتی بهم گفت به من چه بچه های تورو نگه دارم من بچه دتترمو نگه میدارم توهم بده مامانت و بدتر از همه هر هفته خونه من بود دیگه بریدمو گفتم این رابطه سمه خالیه تموم کنم تا ضربه نهایی رو بهم نزده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
