2733
2739
عنوان

واسه داشتن شادی و آرامش بیشتر تو زندگی باید جرات تغییر داشت .پس با

| مشاهده متن کامل بحث + 102627 بازدید | 2398 پست

1. شما را به کارهایی می کشاند که احترام به خود را از دست می دهید.
2. شما را از کارهایی که واقعاً می خواهید انجام دهید باز می دارد.
3. چون به افراد دیگر اجازه می دهید دایماً شما را مورد بهره برداری قرار دهند، رنجش هایی در وجودتان انباشته می شود و ممکن است پس از مدت ها آری گفتن خلق را دریک موقعیت نامناسب از دست بدهید.
4. عدم توانایی در نه گفتن اغلب باعث عدم احترام نسبت به ما می شود، نه این که دیگران ما رادوست بدارند.
5. این رفتار باعث قطع ارتباط بین شما و دیگران می شود. اگر ارتباط صادقانه بین افراد نباشد، آنها نمی توانند یکدیگر را درک کنند. گفتن�آری� وقتی که منظورتان �نه� است عدم صداقت را می رساند.



ب) تقاضا و درخواست چیزی، بیان صریح احساسات و افکار خود و برخورد با تحقیر، جزء مهارت�های اساسی ابراز وجود هستند. فردی که می خواهد ابراز وجود کند، هنگام بیان مناسب احساسات، نه تنها از کیفیت احساسی که می خواهد ابراز کند آگاه است، بلکه چگونگی ابراز آن را نیز می داند. گفتار احساسی که عبارت است از �بیان پیوسته و مناسب حالت متغیر دایمی وضع احساسی فرد� دارای ویژگی های زیر می باشد:
1. به شخصی خاص و با هدفی معین خطاب می شود.
2. تاکید بر بکارگیری کلمه �من� و فعلی است که نشان دهنده احساس شما است.
3. ساده و مختصر است.
4. صادقانه است.
5. مناسب و مقتضی است. [6]

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘


حمله و حمله متقابل
تقربیا هر پیام ابراز وجود به عنوان یک �حمله� تجربه می شود و در پاسخ به این مواجهه نیز تقربیاً همیشه یک �حمله متقابل� صورت می گیرد. در هنگام مواجهه با پاسخ های دفاعی قابل پیش بینی دیگران، می توان با کمک فرایند ابراز وجود شش مرحله ای زیر، به موفقیت های زیادی دست یافت:
1. آمادگی : نخستین گام برای آمادگی ، نگارش (یا آماده سازی ) پیام ابراز وجود ، قبل از ارسال آن است .
2. ارسال پیام ابراز وجود: وقتی پیام ابراز وجود آماده شد، قرار ملاقات تعیین شد و زمان کافی وجود داشت،می توان پیام را ارائه کرد.
3. سکوت: پس از ارائه یک پیام کوتاه ابراز وجود،که با زبان تن مناسب همراه است، توقف کنید و ساکت شوید. سکوت شما به فرد دیگر اجازه می دهد که در مورد گفته هایتان بیندیشد و یا از آنچه که در ذهن دارد صحبت کند.
4. گوش کردن انعکاسی به پاسخ دفاعی: وقتی پیام از ابراز وجود ارائه شد و سکوت برقرار گردید تقربیاً به طور قطعی ،فردی که پیام ابراز وجود به او معطوف است. پاسخی دفاعی بروز خواهد داد. دراین حالت، مهم ترین کار، گوش کردن انعکاسی به پاسخ دفاعی قابل پیش بینی طرف مقابل است .
5. تکرار فرایند: چون فرد دیگر در حالت دفاعی قرار داشته

است، شاید نتوانسته باشد وضعیت را از دیدگاه شما درک کند. پس همان پیام را دوباره مطرح کنید و بعد از آن کمی سکوت کنید و سپس پاسخ دفاعی قابل پیش بینی او را منعکس نمایید.
6. تمرکز بر راه حل: یکی از دلایل مفید بودن پیام های ابراز وجود آن است که طرف مقابل را به یک گوشه نمی راند. او نه تنها مجبور نیست به راه حل های پیشنهادی ما پاسخ بلی – خیر دهد بلکه، می تواند به راه حلی بیندیشد که نیازهای او را نیز رفع کند [1]
2728

مثال: توی یه مهمونی همه دارن از خیدهای شب عید حرف میزنن و اینکه کی چه رنگی می خواد مانتو بخره. یکی میگه من می خوام سبز بخرم یکی دیگه میگه می خوام مشکی بخرم. منم میگم میخوام ابی بخرم. یه دفعه چند نفر میگن: وااااااااااااااااا آبی؟ اصلا قشنگ نیست دیگه از مد افتاده و.......وحسابی به سلیقه و نظر من می توپن.

منم با اینکه ده تا دلیل موجه واسه انتخاب این رنگ واسه خودم دارم همین طوری نگاهشون میکنم و به علامت تایید سر تکون میدم با اینکه میدونم سلیقه خودم مشکلی نداره. اونا هم میذارن به حساب اینکه من سلیقه نداشتم و اونا راهنماییم کردن.
این یعنی من قدرت ابراز وجود ندارم که بتونم از نظر و سلیقه شخصی ام دفاع کنم.

اگه قدرت ابراز وجود میداشتم باید در جواب اونا بگم: خب هر کس یه سلیقه ای داره. منم این رنگ رو دوست دارم. اگه شما هم نظر منو بخواین به نظر منم رنگ مشکی که شما انتخاب کردی قشنگ نیست

مثال: توی یه مهمونی همه دارن از خیدهای شب عید حرف میزنن و اینکه کی چه رنگی می خواد مانتو بخره. یکی میگه من می خوام سبز بخرم یکی دیگه میگه می خوام مشکی بخرم. منم میگم میخوام ابی بخرم. یه دفعه چند نفر میگن: وااااااااااااااااا آبی؟ اصلا قشنگ نیست دیگه از مد افتاده و.......وحسابی به سلیقه و نظر من می توپن.

منم با اینکه ده تا دلیل موجه واسه انتخاب این رنگ واسه خودم دارم همین طوری نگاهشون میکنم و به علامت تایید سر تکون میدم با اینکه میدونم سلیقه خودم مشکلی نداره. اونا هم میذارن به حساب اینکه من سلیقه نداشتم و اونا راهنماییم کردن.
این یعنی من قدرت ابراز وجود ندارم که بتونم از نظر و سلیقه شخصی ام دفاع کنم.

اگه قدرت ابراز وجود میداشتم باید در جواب اونا بگم: خب هر کس یه سلیقه ای داره. منم این رنگ رو دوست دارم. اگه شما هم نظر منو بخواین به نظر منم رنگ مشکی که شما انتخاب کردی قشنگ نیست

افراد متلک گو :



باید اطرافیانت رو بشناسی و قلقشون دستت بیاد. آدمها یی که متلک و کنایه میگن و باید جوابشون رو داد چند دسته هستن:

دسته اول: از اون تیپ آدمهایی هستن که اگه یه بار جوابشون رو بدی دیگه تا همیشه ساکت میشن و دیگه چیزی بهت نمیگن. با این افراد راحتتر میشه برخورد کرد چون یه بار جواب میدی و دیگه خیالت راحت میشه.

دسته دوم: افرادی که منتظرند یا بهتر بگم دوست دارند تو هم دهن به دهنشون بشی و از اینکه ببینند حرصتو در آوردن خوشحال میشن. این آدمها هر چی بیشتر جوابشون رو بدی بیشتر از کش دادن موضوع خوششون میاد و بیشتر بهت کنایه میزنند و تا اونجا پیش میرن که خودت خسته بشی و کوتاه بیایی و ول کنی. معمولا این آدمها از شکستن حرمت ها و بی احترامی ابائی ندارن.

دسته سوم: با شوخی حرفشون رو بهت میندازن تو هم در مقابل می تونی حرفت رو به خنده و شوخی بگی .دلخور هم نمیشن چون به این شیوه عادت کردن.


از بین اینا دسته دوم تنها کسایی هستن که بهترین شیوه براشون سکوته. یعنی بی اعتنایی- بی تفاوتی نسبت به حرفاشون. جوری وانمود کنی که انگار نشنیدی چون بیشتر حرص میخورن اینطوری. این جور آدمها اگه جوابشون رو هم بدی هیچ تاثیری نداره و فقط اعصاب خودتو خرد میکنی. مثلا خانواده همسر من از این دسته هستند که من اصلا باهاشون طرف صحبت و کل کل نمیشم. و اونا بیشتر حرص میخون از این موضوع.

حالا اطرافیانت رو بشناس و ببین تو کدوم دسته هستند .انتخاب با خودته که چطور باهاشون رفتار کنی.

اما در کل روش های گفته شده تو صفحاتی که گفتم به علاوه روش های ابراز وجود یه سری شیوه های کلی هستن که بیشتر موقعیت ها کاربرد دارن.

اینا هم یه سری جوابهای محترمانه قابل استفاده تو هر موقعیتی هستند. از این جمله ها هم میشه استفاده کرد:

هر کس یه طرز فکری داره دیگه.........
من یا همسم اینطوری فکر نمیکنیم .................
این جور حرفها درست نیست..........
توی خونه ما تصمیمات دو نفره است..............
خب دیگه، نسل قدیمی فکرشون اینجوریه..........
2738
یه نکته داخل پرانتز:

ما هم حق ناراحت شدن و دلخور شدن داریم. اما منظور و هدف ما از این تغییر اینه که اگه موضوعی رو اعصاب ما رفت و واسه چند ساعتی یا حتی واسه یه روز کامل فکرمون رو مشغول کرد بیشتر از این طول نکشه و کار به خودخوری و وسواس فکری نکشه. وگرنه منم تو همین چند روز خیلی موارد پیش اومد که حالمو گرفت اساسی. اما به خودم نگفتم که شکست خوردم .به احساسم اجازه دادم چند ساعتی خودشو تخلیه کنه ولی بعدش نذاشتم طولانی تر بشه. هدف ما جلوگیری از طولانی شدن احساسات منفیه نه اینکه آدم آهنی بشیم و هیچی رومون تاثیر نذاره.

مدیریت بحران { خلاصه ای از چیزایی که تا حالا خوندم و تجربه شخصی خودم}. شماها هم بیایدد بگید:

وقتی یه مشکلی یا موقعیت بحرانی ای پیش میاد اول از همه فکمون آشفته میشه و دنبال مقصر میگردیم. مثلا بچه از پله می افته سرش خون میاد فورا آرامشمون رو از دست میدیم و شروع به داد و فریاد میکنیم که چرا اینطوری شد؟ کی پیشش بود؟ چرا حواسش به بچه نبود؟ و........................



چیزی که من یاد گرفتم و امیدوارم به درد شما هم بخوره اینه که هر وقت توی چنین موقعیت هایی قرار میگیرم اول به خودم میگم " ساکت باش.هیچی نگو" . وقتی سکوت میکنم آرامش بیشتری هم دارم .حرفهای پراکنده ذهن رو هم آشفته تر میکنه. وقتی احساسات آدم تعادل نداره در اون لحظه حرف زدن آدم هم تعادل نداره ممکنه چیزی بگی که وضعیت رو بدتر کنه .ممکنه کاملا حق با تو باشه اما با حرفهایی که از سر احساس میزنی کاملا جو رو علیه خودت بسازی. واسه همین یاد گرفتم حتی توی بحث هایی که ممکنه با شوشو داشته باشم یا اختلافات جزیی با خانواده همسرم و غیره کاملا اون لحظه سکوت میکنم .این سکوت به من فرصت میده تا با آرامش بیشتری فکر کنم و تصمیم بهتری بگیرم یا حرف درست تری بزنم. بعد از اینکه تونستم سکوت کنم فقط و فقط اون لحظه به این فکر میکنم که حالا باید برای حل موضوع چیکار کنم.
شاید فکر کنید اون لحظه بحرانی آدم نمی تونه این جوری که من نوشتم عمل کنم. منم اوایل نمی تونستم اما بعدا با تمرین تونستم. شما هم اگه این کارو تکرار کنید میبیند بعد از یه مدت کاملا ملکه ذهنتون شده و اتوماتیک وار اینطوری رفتار میکنید.
مثلا وقتی بچه افتاده دیگه به این فکر میکنم چرا اینجوری شده به این فکر میکنم که الان باید چیکار کنم؟ سریع زنگ بزنم اورژانس یا زود ببرمش دکتر و ...............
***********قدم هشتم: افکار وسواسی را از ذهن دور میکنیم****************
فکر های منفی که همش تو ذهنمون تکرار میشه و بارها و بارها اونا رو تو ذهنوم حلاجی میکنیم خیلی آزار دهنده است. همین باعث رکود روحیه امون میشه. باعث میشه دائم تو فکر باشیم و نتونیم فکرمون رو آزاد کنیم. به این میگن وسواس فکری. حالا راه حل های وسواس فکری رو با هم تمرین میکنیم. { من خودم خیلی درگیر این موضوع هستم}.




وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده افکار ناخوشایند
خیلی از مواقع، وسواس فکری می تواند با کمال گرایی اشتباه گرفته شود، ولی یکی از تفاوت های مهم این دو در این است که فرد وسواسی معمولا درگیر موضوع های پیش پا افتاده ای است که خیلی به پیشرفت در زندگی مربوط نمی شود، ولی فرد کمال گرا به دنبال پیشرفت در زندگی شخصی، تحصیلی و شغلی اش است؛

راهکارهای عملی جهت مقابله با وسواس فکری و درمان آن عبارت است از:

1. غرقه سازی; بدین صورت که فرد مبتلا به آن, با اختیار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعی که از آن رنج می برد قرار دهد تا از آن فکر خسته و متنفر شود. بنابراین هر روز, زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص دهید و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید, اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن , چیره وحاکم شود.


2. هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان اوهام و افکار بیهوده وسواسی شد, مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید با گفتن ذکر ((لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم)) از جای خود بلند شده, تغییر حالت دهید تا بدین وسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.



3. با خودتان عهد ببندید و برنامه ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس, ساعت خاصی باشد (مثلا 5/4 تا 5 بعد از ظهر) و در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد, به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرر نیز مدتی را به فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده , ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمنا آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی (مثلا 30 روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.

4. هر روز به خود تلقین کنید که ((من قادرم افکار وسواسی ام را کنار بگذارم)); زیرا تلقین یکی از راه های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.

5. کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد, با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود, از آن فکر رهایی خواهید یافت.

6ـ هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: �بس است دیگر� و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.


7ـ هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگرى کنید و با ایجاد حواس‏پرتى از آن افکار مزاحم دورى کنید.


8 -از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکارى به سراغ فرد مى‏آید، سعى کنید با یک برنامه‏ریزى دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه ‏روزى خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید و هر گاه بیکار شدید خود را به کارى مشغول سازید.

گفتنی است که برای درمان وسواس فکری نیاز به صبر و حوصله و پشتکار در به اجرا درآوردن راه های فوق است تا این که به تدریج از آن افکار رهایی یابید و انتظار حل و درمان یک شبه آن را نداشته باشید.


9. برای اوقات شبانه روز جدولی را تهیه کنید و کارها و فعالیت های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی کنید برنامه ای تهیه نمائید که زمان خالی بودن فعالیت نداشته باشید. برنامه تدوین شده باید متناسب با توانایی های جسمی و روانی تان باشد و از هر گونه افراط و تفریط خودداری نمائید. و اوقات فراغت را نیز با نوعی فعالیت ورزش، نظافت اتاق، مطالعه روزنامه، انجام فعالیت های هنری و هر کار مورد علاقه دیگری، پر کنید.

10. از آنجا که معمولاً افکار مزاحم معمولاً در تنهایی به ذهن افراد وارد می شود، حتی المقدور از قرار گرفتن در مکان های خلوت و تنهایی به مدت زیاد اجتناب کنید حتی سعی کنید مطالعات خود را در کتابخانه و قرائت خانه ای عمومی انجام دهید در اتاق، تنها نخوابید، هنگام غذا خوردن، تنها غذا نخورید و تنها مسافرت نکنید.
هرگاه احساس تنهایی کردید، از جای خود برخیزید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. ورزش های دسته جمعی انجام دهید ارتباط خود را با افراد شاد و با نشاط و اجتماعی (و در عین حال متدین) بیشتر کنید و از گوشه گیری جداً بپرهیزید.
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687