سلام
پری روز بهش گفتم بعد کلاسم تودانشگاه میرم ارایشگا بهم گفت خودم میام منم گفتم کارم طول میکشه اخ ارایشگاه ک بانیم ساعت تموم نمیشه درثانی ادرس وهم بلدنیست همسرم وقتی هم میاد دنبالم منتظرمیمونه هم خودم استرس میگیرم هم وقتی میام بیرون میبینم قیافه گرفته
من هم از خدامه بیاد منوببره خیلی خیلی بهتراز ماشین بیرون و بی ار تی هست ولی اعصابموخورد میکنه
منم این ناخنکارو از دیوار پیداکردم بعد دیدم دوست دبیرستانمه ازش وقت گرفتم نمیشه کنسل کنم میگه من ب تواعتماد دارم به بیرون ندارم (این حرف خیلی عصبیم کرد)
بهش گفتم حالا شب حرف میزنیم
شب زنگ زده با لحن زشتی میگه روی جدیدتو دیدم منم گفتم منم روی شماهارو دیدم (اخه با خانوادش قطع رابطم مادرش سگ اخلاقه خودش گفت باهاشون رفت امدنکن)گفتم مادرت۵۰سالشه کل ارایشگاهارو تواف کرده واسه من ایرادمیگیری؟
بعد قطع کردم زنگ زد جواب ندادم پیام داد از کلاس یکسر برمیگردی خونه
صبح رفتم کلاس ازاونجارفتم ارایشگاه اونجاهم گوشیم انتن نمیداد وقتی بیرون اومدم دیدم زنگ زده بهش پیام زدم ک زنگ بزن اماپشت تلفن داد نزن ک تو تاکسی ام زنگ زده میگه دگ بهم زنگ نزن
عقده ای حرف منو بخودم میزنه
منم رسیدم خونه زنگ زدم جواب نداد زنگ زدنم بخاطر منطقی صحبت کردنمون بود کاری نکرده بودم ک حالا برم منت کشی
عوضی /باخانواده سگ اخلاق گداش ساختم ،بابیکاریش ساختم ،بااخلاق مزخرف همینطور
گدا و اینهمه ادا
