2737
2739
عنوان

خیانت

| مشاهده متن کامل بحث + 2364 بازدید | 111 پست
باید خیلی وقت باشه همو میشناسن اخه به دوبار چت کردن  پیام عاشقانه نمیفرستن

از بهمن ۹۷.

همش یه حسی بهم میگفت یه چیزی هست ولی...

فقط در حد پیام بوده و ویس

میشه برام دعا کنین خدا بهم نگاه کنه؟
شوهر من اگه ثانیه ایم اینکارو کنه یه ثانیم نمیمونه تو خونش کلا قیدشو میزنم.بعضیا خوب صبر و طاقتی دار ...

من بعد از زایمانم یه خورده بهم ریخته بودم 

همسرم با نوه عمم ۱۶ سالشه شوخی میکرد یا من حس میکردم توجه میکنه 

شایدم فقط حس من بود نمیدونم 

من تا مدتها اعصابم بهم ریخته بود 

تازه اون چتو ایناهام نبود

درخواست دوستی قبول نمیکنم سر این موضوع شدید  ضربه خوردم 💔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خونه پدرم دوره. ۱۲ ساعت راهه. برم میفهمن چی شده. نمیخوام کسی بفهمه... بهش گفتم اینارو. حق مسکن دار ...

امیدوارم بتونی

خودت بهتر از هرکسی میتونی بفهمی پشیمونه یا نه

اگر پشیمون نیست و الکیه نبخشش

2728
از بهمن ۹۷. همش یه حسی بهم میگفت یه چیزی هست ولی... فقط در حد پیام بوده و ویس

ببخشید حس میکنم یه کم زودباور هستی

نمیخوام بدبینت بکنم ولی همه حرفهای کسی که مچش گرفته شده لزوما حقیقت نیست 

ترجمه‌ی متون فنی به نفع خیریه       ***به دلایلی نمیتونم درخواست دوستی قبول کنم. ببخشید دوستای عزیزم***
رابطه یواشکی هیجان وحشتناکی داره برای مردها حسی که توش تجربه میکنن انقدر لذتبخشه که برای ۱۰۰٪ کنار ...

اره.خودشم میگه هوس بوده.. ولی بهش گفتم چرا من نمیکنم. 

فعلا بهش گفتم حق طلاق و حضانت رو بده تا فکر کنم ببینم میتونم باهات ادامه بدم یا نه... خودش خیلی ناراحته تا ۴ و نیم بیدار بوده...

ناخواسته تموم حرف هایی که زدین اجرا شده...

امشب یکی از دوستامونو دعوت کردم. از قصد زنگ زدم گفتن بیاین. به خانومش گفتم زود بیاین با هم حرف بزنیم... نمیخوام بهش حرفی بزنم ولی این الان فک میکنه میخوام همه چی رو تعریف کنم

میشه برام دعا کنین خدا بهم نگاه کنه؟
2740
ممنون عزیزم... دعا کن قلبم تاب بیاره

ایشالا همونطوره که شوهرت گفته و از رو هوس بوده زیاد فکرو خیال نکن که اذیت شی❤

مهرادم شیر پسرم نور چشمانم روزی مردی میشوی جانِ مادر یادت بماند برای مرد شدنت جوانی ام را داده ام ثمره جوانی ام از تو انتظاری ندارم جز اینکه همیشه همینطور مرد باشی یه مرد واقعی💪❤️ مهرانای عزیز تر از جونم دختر قشنگم دلبرکِ زیبا روی مادرعزیزِ لحظه های مادر بهارِ زندگیِ مادر سنگِ صبورِ لحظه هایِ دلتنگی مادر، تو همون معجزه خدا به ما هستی❤️

برام سواله چرا ریسک کرده پیاما رو پاک نکرده؟ نگفته شاید تو ببینی بعد معمولا به اسم پسر سیو میکنن نه خانوم خانوما

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
شوهر من اگه ثانیه ایم اینکارو کنه یه ثانیم نمیمونه تو خونش کلا قیدشو میزنم.بعضیا خوب صبر و طاقتی دار ...

نمیدونم چرا اینجوری ایم..

شاید چون وفاداریم و عاشق. شاید چون نمیخوایم به راحتی چیزایی که به دست اوردیم از دست بدیم

میشه برام دعا کنین خدا بهم نگاه کنه؟
من هم قبل از اینکه بهم خیانت بشه همینطور فکر می کردم

ولی من واقعا یه ثانیم نمیمونم من حتی مهریمو خونوادمو سبک گرفتن که فقط حق طلاق با من باشه اگه یروزی همچین گوهی خورد دیگ راه برگشتی نداشته باشه

مهرادم شیر پسرم نور چشمانم روزی مردی میشوی جانِ مادر یادت بماند برای مرد شدنت جوانی ام را داده ام ثمره جوانی ام از تو انتظاری ندارم جز اینکه همیشه همینطور مرد باشی یه مرد واقعی💪❤️ مهرانای عزیز تر از جونم دختر قشنگم دلبرکِ زیبا روی مادرعزیزِ لحظه های مادر بهارِ زندگیِ مادر سنگِ صبورِ لحظه هایِ دلتنگی مادر، تو همون معجزه خدا به ما هستی❤️
شوهر من اگه ثانیه ایم اینکارو کنه یه ثانیم نمیمونه تو خونش کلا قیدشو میزنم.بعضیا خوب صبر و طاقتی دار ...

۹۰درصد آدمایی که خیانت میبینن تا قبل از خیانت همین حرفو میزنن خدا نکنه کسی گرفتارش بشه ولی توی اون شرایط تمام افکار آدم بهم میریزه

دنیا به دست کسانی که کارهای شیطانی انجام می دهند،نابود نخواهد شد، بلکه به دستان کسانی نابود می شود که آنها رامیبینندو هیچ کاری نمیکنند.                                                                         (آلبرت انیشتین)
من بعد از زایمانم یه خورده بهم ریخته بودم  همسرم با نوه عمم ۱۶ سالشه شوخی میکرد یا من حس میکرد ...

تو بدتر از من خیلی حساسی دیگ😂❤

مهرادم شیر پسرم نور چشمانم روزی مردی میشوی جانِ مادر یادت بماند برای مرد شدنت جوانی ام را داده ام ثمره جوانی ام از تو انتظاری ندارم جز اینکه همیشه همینطور مرد باشی یه مرد واقعی💪❤️ مهرانای عزیز تر از جونم دختر قشنگم دلبرکِ زیبا روی مادرعزیزِ لحظه های مادر بهارِ زندگیِ مادر سنگِ صبورِ لحظه هایِ دلتنگی مادر، تو همون معجزه خدا به ما هستی❤️
بفرستش روان شناس مطمین باش پشیمونه و عوض شده باید تفاوت رو توش حس کنی این تنها راهیه که اگه بخوای ...

به نظرت روانشناس فایده داره؟

آره پشیمونه. کاملا میدونم. ولی میخوام اگه بخشیدمش و موندم دیگه این کار رو نکنه...

ولی باز به خودم میگم کسی که یبار کرده بار دومم میکنه... اعتمادم از بین رفته. گوشی دستش میگیره شک دارم بهش

میشه برام دعا کنین خدا بهم نگاه کنه؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز