بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
قدم نورسیده مبارک ۱۵که چیزی نیست فداتشم پسرمن۱۶نیم بود دوروز بیمارستان تودستگاه بود اومد پایین مرخص شد😍
پدر پشتمشکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغمتو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام وببوسم ولی هیچوقت رومنمیشد خجالت میکشیدم روزی که توسردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه وچنددقیقه بی وقفه پاهاش وبوسیدم بدون هیچخجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتوننذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحمنیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀
من رویایی دارم... رویایی از جنس آزادی✌️ آزادی یعنی پول ایرانم ارزش داشته باشه... آزادی یعنی شبا با خیال راحت خوابمون ببره بدون این که غصه بخوریم صبح قرار چی گرون بشه.... آزادی یعنی داروهایی که برای هموطنام حکم زندگی داره هرلحظه و هرجا بدون دغدغه مالی پیدا بشه.... اگه منظورم از آزادی، حجاب بود ک حجابمن به بابام و شوهرمم مربوط نیست بقیه که جای خودشون😊✌️❤️
بزرگترین کادوی تولد امسالم رو امروز (۲۸-۰۸-۹۸) از خدا گرفتم دقيقا روزي ك قرار بود نيني ك از دست دادم ب دنيا بياد تست بارداريم مثبت شد الهي هزار بار شكرت😍 مهربونا میشه برای سلامتی و سالم دنیا اومدن دخترم ی صلوات بفرستید ❤️۲۶-۰۹-۹۸ امروز دکتر تپش قلب مورچمون رو شنید😍١-١١-٩٨ امروز رفتم غربالگري خداروهزاربار شكر همه چي عالي بود ي نيني ناز ك دائما شيطوني ميكرد و خودش رو ميكوبيد ب در و ديوار دلم❤️😍😍 ۱۰-۱۲-۹۸ امروز فهمیدم ی دختر کوچولوی ناز تودلمه😍 خدایا شکرت بابت همه ی نعمتهات و دختر نازمون❤️مامان جان صدای قلبت رو واضحتر از همیشه شنیدیم و باهاش بغض کردیم ان شاءالله ۱۲۰سال بتپه قلبت مادر❤️ تا جایی هم ک تونستی شیطونی کردی و منم با دیدنش دلم قنج میرفت 😍 بابات کلی ذوق کرده بود ازینکه تو دختری😍😍 ٢٦-١٢-٩٨ امروز براي اولينبار خيلي واضح لگد ددن و تكون خوردنت رو حس كردم انقد ذوق زده شدم ک یلحظه نفس کشیدن یادم رفت 😍 بابایی هم دستش رو گذاشت رو دلمو تو محکمتر تکون خوردی و کلی کییییف کرد🥰 ١٦-٠١-٩٩ امروز دوباره صداي قلبتو شنيدم عروسك مامان❤️😍 هنوز باورم نميشه ك دارم ميشم مامان ي نازدونه دختر همش واسم مثل خواب ميمونه ك دائم دعاميكنم واقعي باشه😍 سلامت بيا بغلم عروسكِ قشنگم😍🥰🙏🏼