مشکلتو میدونی خودش یک قدم بزرگه
ممنون عزیزم ولی نمیدونم چرا این اخلاقو دارم میدونی چون دورو برم دوستام مخصوصا این اواخر دوسه سال اخیر اکثرا متاهل شدن رو اعصابم تاثیر گذاشته نگاه اطرافیان دییوانم کرده نبود خواستگارو که نگم وقتی میشنوم اینجا میگم ادم موقیعیت عالی بوده مثلا دکتز پولدار های کلاس اومده رد کردم حرص میخورم که چرا اونا اره من نه به خاطر اینکه شلم؟
خیلی دقیق نوشتی از چی ناراحتی . باید سعی کنی برطرفشون کنی . برای بهبود درد و رنجشم باید بپذیری .خیلی سخته . به حرف ساده اس .اما کار نشدنی ای نیست . وقتی پات شکسته میری دنبال درمان . میدونی که چقدر درد داره و سخته .ولی میری .درسته ؟ اینم همونه . هیچکس نمیشینه بگه اخ پام شکست وای پام شکست . میره دنبال درمان . شما هم دردت رو میشناسی . درمانشم میدونی . کمی مشقت باید تحمل کنی که باید خودتو قانع کنی و تحمل کنی تا برطرف بشه . حتما میشه اگر خودت بخوای . ( دکتر هلاکویی)
اینکه طرف میاد اینجا از خوشی و خوشبختی دونفرش میگه با خودم میگم ایا من لیاقت ندارم؟
مشکلت اینه ک اعتماد ب نفست پایینه وشخصیت مهرطلبی داری
میدونم اینجا فضای مجازیه راستو دروغش مشخص نیست ولی همینا چه تو روان من چه بعضی از متاهلا حسرت میخورن دیگه
ول کن بابا مگه ساده ای بنده خدا خودتو پیر کنی من دختذ خالم همش گریه میکرد و غصه میخورد واسه ازدواج الانم ازدواج کرده میگه خاک تو سرم چرا خوشی نکردم البته شوهرشم از نظر بقیه عالیه ها ولی میگه دوس دارم مجرد باشم حال کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
