سلام خانمها اين تاپيكو از طرف يكي از دوستام ميزنم خواهش ميكنم راهنماييش كنيد
من الان سه ساله ازدواج كردم تو تمام اين مدت دخالت هاي بيجاي مادر شوهرم باعث دعواي بين من و همسرمه،
البته همسرمن هم كاملا از خونواده ش حرف شنوي داره و هر اتفاقي هم ميفته طرف اونا رو ميگيره و ميگه حق با اوناست حتي در منطقي ترين حالتش!
و سر هر چيز كوچيكي خونواده ش بايد در جريان باشن و همه چيو بهشون اطلاع ميده،
اينا يه خونه دو طبقه دارن كه ميخواستن ما بريم اونجا ساكن بشيم ولي با اصرار من بخاطر شناختم ازشون يه خونه جدا رهن كرديم كه البته پول رهنشو پدر همسرم داده و حالا با اينكه ميدونه همسر من بيكاره ميخواد اين پولو ازش بگيره...
تو اين وسط اين خانم ميخواد برن كربلا تنها و خواهر شوهر كوچيكمو ميخواد بسپاره به من البته اصلا به خود من درست نگفته به شوهرم گفته مثلا بيا از خواهرت نگه داري كن و شام و نهار بزار شبم بياين اينجا بگيريد بخوابيد يعني حتي يكبار درست از من تقاضا نكردن،شوهر منم بدون مشورت با من گفته ميارم خونه خودم نگه ميدارم...
تا چند روز پيش من بهش گفتم من اگه بخوام جايي برم بچمو هم با خودم ميبرم،اونم برگشت گفت نخير من نميزارم بچتو ببري 😐 بايد بمونه پيش من ،يعني تو الان نميخواي از خواهر شوهرت نگه داري كني؟؟؟
حالا گذشته تا امروز كه اومده زنگ زده به شوهرم كه اگه زنت نميخواد نگه داري كنه ميدم همسايه بغلي نگه داره،
شوهر منم شروع كرده به دعوا با من كه تو از خونواده من خوشت نميادو كلي منت و اين حرفا...الان من بايد با اين مرد كه همه جوره هواي خونواده شو داره و منو درك نميكنه چيكار كنم؟
مشكل من الان اينه كه اينا يمبار به من درست احترام نذاشتن كه از من درست درخواست كنن كه كاريو براشون انجام بدم...
هميشه همه چيزو وظيفه ميدونن...
ممنون ميشم راهنمايي كنيد چه رفتاري داشته باشم!