قبلا اینقدر ذوق و شوق داشتم برای بچه ، الان که چند روزه اومده اصلا نمیتونم زندگی قبلمو فراموش کنم . احساس میکنم شوهرم بیست سال بزرگتر شده توی این چند روز. اصلا دیگه اون حرفا و شوخی هارو نداره. فقط به بچه نگاه میکنه و اصلا منو نمیبینه اگرم ببینه حواسش به تغذیم برا شیره. دیگه حتی اختیار خوردن چیزی رو ندارم صورتم اینقدر لاغر شده و زیر چشمام سیاه به خاطر کم خوابی. کلا زندگیم عوض شده . همش به قبل فکر میکنم چقدر شاد و بی دغدغه بودم. میدونم گناهه ولی حالم خیلی بده. شما هم اینطور بودین؟ اصلا نمیدونم بچه داشتن کجاش خوشحالی داشت من اینقدر تلاشش کردم