عزیزم شوهر من تا ۱۰ صبح خوابه، میره سرکار تا ۲
نهار میخوره میره تا ۱۲ شب
اونوخ من ۷ صبح میرم سرکار، تا ۲
شبا ک اون میاد من میخابم چون نمیتونم دیگه بیدار بمونم هلاکم
ما فقط ی نهار باهمیم و روزای تعطیل
نگران نباش باهاش کنار بیا
خوشبحالتون والله شوهر من تا لنگه ظهر خوابه ساعت۱۱صبحانه میخوره باید به زور بفرستیمش بیرون میره ۱یا۲برمیگرده میگیره میخوای تا عصر بعد اونم تو گوشی شب ساعت ۲یا۳میخوابه باز روز از نو روزی از نو حالم و بهم زده با بیخیالش چیزیم بگم میگه مگه سر سفره ات نون نیاوردم تو چیکار داری من خودم تو خونه ای بزرگ شدم که بابام ۶صبح میرفت سرکار اصلا عادت ندارم
باورت میشه نمیدونم یه روز میگه درس می خونم یه روز میگه فلان جام ولی هیچ جا نیست درس میخونه و تو بورس فعالیت داره داداشش از ۷صبح میره سر کار تا ۱۱شب ماشاءالله دو میلیارد داد خونه بهترین زندگی خب اون با اون تلاش باید تو خ نه میلیاردی بشینه نه منو شوهرم که خدا بهش بیشتر بده حقشه ناراحت نشو داره برا تو تلاش میکنه کاش شوهر منم بخاطر من تلاش میکرد هر چی بگم انگار نه انگار بجای خوابیدم میتونست برا مسافر کشی حداقل طلاهایی که عروسی باید برام می گرفت و نگرفت رو میخرید ولی انگار نه انگار
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
