چند هفته پیش اومدم برم از رییسم خدافظی کنم خیلیم عصبی و بی اعصابه میاد همه عینه موش میرن قایم میشن . میخاستم بگم مهندس اگه امری ندارید من برم از بچگی هم امر و عرض رو مثل دست راست و چپ قاطی میکنم اینم انقدر عصبانی بووود و داشت سر همه داد میزد بیشتر هول شدم یهو گفتم خوب مهندس عرضی ندارید من برم ؟؟؟؟؟ همه بیچاره های تو اتاقش اینجوری بودن از ترسش منم یهو خودم فهمیدم چه گافی دادم محکم دستامو زدم رو دهنه خودم گفتم وای وای وای ببخشید امر امر اصن هنوز فکر میکنم بهش هم خنده ام میگیره از اونهمه استرسی که گرفتم هم تنم داغ میشه از سوتیم