دیروز قرار بود از صبح زود با مامانم اینا بریم جایی واسه مراسم و اینا بعد شوهرمم صبح زود باید میرفت سرکار. شب قبلش وقتی داشتیم از خونه بابام اینا میومدیم من گفتم حالا که فردا باید صبح زود برم با مامانم اینا پس تو رو میرسونم همین امشب میرم اونجا میخوایم اونم گفت برو انگار نه انگار که بگه پیشم بخواب درسته چند ساعت مونده بود تا صبح اما هیچی نگفت.
اصلا انگار بهم وابسته نیست. که پیشم بخوابه براش مهم باشه همون چند ساعتم پیش هم بخوابیم
منم رفتم و ناراحت شدم الانم که دارم بهش میگم میگه چون قهر بودیم و اعصابم خورد بود اینطوری گفتم.
شما جای من بودید ناراحت نمیشدید؟