شوهرم اصلا به فکر من نیس هی خانوادشو دعوت میکنه.با اینکه دستش خالیه و بدهی داره ولی کمنمیزاره برعکس برادرشوهرم که سالی یه بارم هیچکس خونش نمیره.الانم زنگ زده بچه خواهرشوهر رو داره میاره خودم دوتا سرتق دارم اونم میاره همش.مامانش مونده سه ماه تابستونو جنوب نقشه تنهاییی کیف میکنه بچشو گذاشته اینجا اسیر کرده ما رو.