من تو ریکاوری بخاطر یه پیرزن روستایی که گذاشته بودن کنارم و تو نیمه بی هوشی داشت مرثیه میخوند بلند با پرستارا دعوام شد چون صداش خیلی بد بود وقتی اومدم بیرون شوهرم دستمو بوسید گفت خوبی شهرزادی بچه رو دیدی منم با عصبانیت گفتم نه کجا باید میدیدم
پرستارا یادمه گفتن بهش چطور با این اخلاق تحملش میکنی 😂
کادو هم یه دستبند شیک و یه دست گل و دوجعبه شیرینی گرفته بود
سر سزارین دومم ببینم چه میکنه