من بودم باهاش ميرفتم هر شب شام همونجا ميخوردم شامم تو خونه درست نميكردم راحت بودم بعد جاري خودش بي ...
دمت گرم 😂😂😂😂😂
با توكل ب خدا تا چند وقت ديگه يه پسر سالم و چشم ابي سفيد برفي و موطلايي منو مامان صدا ميكنه😍😍😍اخ كه نفسه اون لحظه😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️ 📎📌دانشجوي انصرافي مامايي📎📌درحال يادگيري زبان انگليسي و اسپانيايي ولي تو انگليسي حرفه اي ترم😛📌📎عاشق يادگيري و كدبانوگريم😍😍😍
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه ترجیح میدم قطع رابطه باشه خدا شاهده وقتی باهاش خوبم هر روز چند تا درخواست داره یه بار روغن یه بار ...
مشکلت روریشه یابی مردم،،،غزیزم حاریت هرروزبرای شوعرت غذامیپزه میدوتی ماهیانه چقددستش میگیره؟؟من حس میکتم تویه کم اقتصادی فکرمیکنی وخانواده شوهرت اینوفهمیدن وبه همین دلیل ازت خوششون نمیاد،،مطمین باش شوهرت که هرروزمیره اونجادست خالی نمیره وحتمابراشون خرج میکنه،،،پس به جای خساست بکشوتشون توخونت تاهم ازنظراقتصادی وهم ازنظررواتی افسارشوهرت دستت بگیری
🙁🙁بالاخره تموم شد و اومدم صفحه 32....واقعا سردرد شدید گرفتم. الهی بمیره جاریت. اخه زنیکه وقتی خودت و شوهرت چشم دیدن جاریت رو نداری چرا رو میدی ب شوهرش؟ منو جاریم تو ی ساختمون دوطبقه هستیم هر دومون از هم متنفریم ولی دیگه شوهرای همو هم در حد سلام واحوالپرسی اگررررررر جایی ببینیم تحویل میگیریم ن بیشتر.... وااااای واقعا استارتر حق داره... ولی باید جلو شوهرشو بگیره ب هر روشی شده.. اصل کاری شوهرشه. وگرنه حاریش ک از خداشه خودشو عروس خوبه نشون بده... قهر کن. دعوا کن. هرر روز بگو دوس ندارم بری. مگه منو دوس نداری. برام احترام قایل نیستی؟ اونا از من بدشون میاد ولی تو میری اونجا یعنی چ؟؟ 😡😡😡😡😡وای عصبی شدم. بای عهههه
منم وقتی ازدواج کردم شوهرم خیلی به زن داداشش اهمیت میداد هروز زنگ میزد کاراشو انجلم بده هروقت مریض بود میبردش دکتر. خلاصه دیگه خیلی خوب بودن ولی اونا ادم های خسیسو بدی بودن من میفهمیدم ولی به شوهرم نمیگفتم تا این که بچه دار شدم متوجه شد برادرو زن داداشش به دردش نمیخورن الان دیگه حتی سلامشونم نمیده چه برسه به این که کاراشونو انجام بده
نه عزیزم اینجوری که فکر میکنی نیست کل درآمد شوهرم و برادراش رو همه یعنی شریک کاری هستن اون اگه بیشتر بریز بپاش میکنه از پول همه است در ضمن برادر شوهرم اگه بقیه خونش نرن قهر میکنه و ازشون ناراحت میشه یه جورایی همه تو رودرواستی میرن
بیخود کرده مرتیکه. بگو اره حسودم. تو راست میگی. ولی یا من. یا اونا. بگو احترام برادرت سرجاش. همیشه احترامش کن. ولی چن روز نرو اونجا. اگ ازت پرسید دیگه چرا نمیای خونه چیشده بگو. میخوام بدونم مشکلتون با زنم چیه؟ شما چرا نمیاید خونمون؟ بگو اگ من و بچمون و زندگیمون برات ارزش داره اینکارو بکن. بگو تو اینکارو بکن میخوام بدونم جوابشون چیه؟ چرا از من بدشون میاد نمیان خونم مخصوصا داداشت. تا ببینم عیب و ایرادم چیه؟ اصلاحش کن.... اینا را با جرو بحث نگو. اروم با خوشرویی. ویطوری ک ناراحت نشه خلاصه
برادرشوهرت این فکرو انداخته تو سر شوهرت که تو میخوای شوهرتو از خونواده جدا کنی براهمینم اینکارا رو میکنه یه مدت به شوهرت محبت کن مثلا نزدیکایظهر بهش پیام بد که عشقم امروز ناهار میای خونه ؟ اگه گف چرا ؟ بگو میخوام فلان غذا رو درست کنم گفتم اگه میای خونه با هم بخوریم .....اگه کارت جواب داد که هیچی اگه نه بعد یه هفته بگو امروز که ناهار میری اونجا داداش اینا رو براشام دعوت کن براشون غذا بپز دسرم دریت کن کدبانوییتو بت رخ جاریت بکش با نوشیدنی شیک ازشون پذیرایی کن و احترام بذار اما صمیمی نشو اینجوری اونا طرز فکرشود درباره تو عوض میشه کاهیغذایی مثل آش یا پیراسکی و.. درست کن بده دست بچه ت وقتی نزدیک ظهره که مطمعن شوهرت اونجاس بگو اینو ببر خونه عمو زودم بیا یا خودت ببر امااصلا داخل نرو تا دعوتت کنن
برای حاجت روا شدن همه نی نی سایتیا صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
لطفا در تاپیک ها اگر سوالی در مورد زندگی مشترک دارید بنده را تگ نفرمایید چون بنده مشاور/روانشناس نیستم...اگر تمایل دارید تاپیک هام را مطالعه کنین چون روی همین مواردی که نوشتم تجربه دارم نه بیشتر .ممنونم 🤝🙏☺