منو خواهرم تو اتاق بودم من جلو در اتاق بودم مامانم در اتاق روبرویی رو باز کرد رفت داخل اتاق چراغو روشن نکرد خواهرمم متوجه شد در باز شد من پشت سر مامانم رفتم چراغو روشن کردم نبود برگشتم رفتم تو تراس بود
ی بارم یکی نصو نیمه از حموم اومد بیرون باز برگشت سیاه بود