ي شوهر مرتب و تميز دارن
من ديروز خونه رو برق انداختم
امروز پريود شدم تخت خوابيدم ناهار نپختم
شوهرم اومد خونه شروع كرد ناهار پختن
الان خونمو ببيني فكر ميكني چيزي ب اسم نظافت ب خودش نديده
دستش درد نكنه غذا درست كرده ولي اگه خودم ميپختم كارم خيلي اسون تر بود تا جمع كردن كثيفياي خونه ك الان اون با ي اشپزي بوجود اورد