امروز صبح دست روم بلند کرد جوری زد توی گوشم که هنوز سرم درد میکنه با وجود اینکه کلی قرص خوردم
زنگ زدم مادرم اومد مادرم با مادرشوهرم صحبت کرد بعد هم شوهرم اومد باهاش صحبت کرد گفت چرا دست رو تک دخترم بلند میکنی؟؟؟
پررو برگشته بود میگفت ۱ درصد مثل مامانت باش!!!
بی شعور
منم گفتم کاش تو هم ۱ درصد شبیه پدر مادرت بودی
بعدم تشریفشو برد عروسی همکارش منم با مادرم اومدم خونه پدرم
دلم نمیخواد جواب تلفنشم بدم دلم نمیخواد آخر شب بیاد دنبالم دوس دارم تنها باشم
میخوام حالشو اساسی بگیرم و باهاش حرف نزنم
چیکار کنم به نظرتون؟؟؟