خدا کی میشه منم بی بی هام مثبت بشه همچنین ازمایشم، خدا خسته شدم
چه دلی داری خوش به حالت.من اگه جات بودم شوهر و مامانم همون لحظه اول می فهمیدن
اصلا این حرفو نزن.
دختر عمه ی شوهرم دور از جون تمام خانوم های باردار و خودم، موند ۴ ماهش شد همه آزمایشا و آمنیوسنتز رو داد بعد به همه گفت ولی الهی بمیرم بچه‌اش ۶ ماهگی رشدش متوقف شد و دور از جون فوت شد جیگرم کباب شد.
هیچ وقت نمیشه از سلامت بچه مطمئن شد آدم باید همون اول به خانواده ها بگه چون اونا ذوق دارن گناه دارن نگی بهشون. خدا بخواد نگه داره نگه میداره نخواد هم تا لحظه آخر از آدم میگیرتش
ما مشکل خونی داشتیم ممکن بود بچه ماژور بشه ولی من از روز اول به خانواده ها گفتم که باردارم. حق دارن بدونن بعد هم که ۴ ماهگی آمنیوسنتز دادم بچه سالم بود همه تو شادی ما شریک بودن خیلی حس خوبی داشت. اگر هم خدایی نکرده مشکل داشت خوبیش این بود که تنها نبودم و بازم خانواده شریک غم آدم میشن.
الانم ۸ ماهمه بازم مطمئن نیستم سالم به دنیا بیاد چون کار خداست هروقت بخواد از آدم میگیره چطور میگین اول مطمئن بشیم بعد بگیم هیچوقت نمیشه مطمئن شد
شوهرمو بعد چند روز غافلگیر کردم ولی هنوز به خونواده ها نگفتم.میدونی من دوست ندارم هه بگن وای چرا ایجور شده یا بخاطر من استرس بکشن و ناراحت باشن.الان رفتم سونو میگن جنین دیده نشده بنظرم وقتی کامل مطمئن شدین که مشکلی نیس بگین.منکه پشیمون نیستم نگفتم.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
