2737
2734
عنوان

مامانم باهام چپ افتاده

459 بازدید | 34 پست

انگار من غریبه ام.. حتی روز عروسیم بهم اخم کرد..واس جهازم آخراش همش اخم میکرد کوچکترین چیز ناراحتش میکرد قهر میکرد میرفت.. پدرم فوت شده ..مامانم ب من خیلی وابسته بود..کلا الان طوری باهام رفتار میکنه انگار ازم متنفره..ی بار حرفمون شد پیش زن داداشم..سرم منت میکرد منم گفتم من با پای خودم نیومدم این دنیا..اونم ناراحت شده الکی مثلا ..کلا از اون روز باهام بسته ..ازم بدش میاد.. ی بارم یکی درخواست ازدواج ب مامانم داد منم خیلی بدم اومد..از اونموقع کلا باهامون بد شده..


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
خب کار خوبی نکردی که بدت اومده (خاستگار مامانتو میگم)

آخه طرف زن داشت.. اول نگفت زن داره..مامانم و با حرفاش خام کرده بود بعدا معلوم شد زن داره.. مامانم اما ازش خوشش اومده بود و چون نتونست دیگه بهش فکر کنه مریض شد و روماتیسم گرفت..اما از چشم من و داداشم دید.. ب ما چه ..اصلا طرف خیلی مارموز بود از اون هفت خطها بود اما مادر من و گرفتار کرده بود ..مامانمم نیاز ب محبت داشت زود خام شده بود

2738
خب چرا ناراحت شدی مگه اون دیگه حق زندگی نداره ب این فکر کن ک وقتی همتون ازدواج میکنین اون تنها میشه& ...

آخه ببین کی بود طرف.. بخدا دروغگو بود..معلوم بود زن بتز بود قلق زنها دستش بود

یعنی مامانت حاضر بود صیغش شه؟

مامانم اول فکر کرد تنهاست آخه خودش گفت زنمو دارم طلاق میدم ..اما وقتی گفت صیغم شو معلوم شد چه ادمیه..حالا از چشم ما میبینه..میخواد ی جوری خودشو خالی کنه میندازه گردن ما

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687