من کوته فکر . خونه خریده بودیم ماشینو عوص کرده بودیم. توی محل کارم که یه نهاد دولتی قوی بود مدیر قسمت مهمی شده بودم. چند روز بود تهوع داشتم. از سرکار بردنم بیمارستان. اونجا فهمیدم باردارم. حتی جواب سونو رو نخوندم. زود رضایت دادم اومد بیرون و فرداش کورتاژ کردم
من کوته فکر با خودم گفتم قسط داریم نمیتونیم خرج بچه رو بدیم. بعد هم گفتم تازه مدیر شدم. برم مرخصی زایمان شاید کسی سمت رو بگیره!!!
نمی دونستم خدا خونه داده ماشین داده شغل خوب داده داره با بچه کاملتر میشه.
کورتاژ کردم. سلامتی از دستم رفت. خونه رو بالا کشیدن. ماشینو دزد برد. بیکار شدم. یه پس اندازمو یکی خورد.