دوباره قطار دلم افتاد روی ریل جنوب...بعضی از روزها انگار جزو عمر ما حساب نمی شوند...روزهایی که قبل از غروب آفتاب روبروی اروند نشسته ای...این موج ها با تو میخواهند حرف بزنند این صدا صدای موج آب نیست صدای کلنجار رفتن دریاست برای فاش کردن رازهایی که به چشمانش دیده...و تو میبینی که آسمان اروند هم سنگینی می کند...نماز را که خواندی باید بروی کاروان در حال حرکت است و ناگزیر باید بروی دلت را جا می گذاری کنار یادمان شهدای گمنام اروند و می گویی من این دل را به امانت کنارتان می گذارم و می روم...دلاوران دریا دل مراقب دلم باشید من به شهری برمیگردم که کمتر امانت داری چون شما را دارد به شهری که من می روم کمتر پیدا می شود کسی که به آب خروشان اروند خشمگین بزند و طناب را رو به ساحل رها کند به امید آنکه مهدی فاطمه(عج) انتهای طناب را می گیرد...من به شهری بر میگردم که امام غایبش غریب است ادبیات شهر من با ساحل اروند متفاوت است...شــهدا گاهی نگاهی... عضویت قبلیم ۹۷/۹/۲۵
شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست★ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست★با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام این "یاعلی" همیشه رفیق لبان ماست★از "یاعلی" زبان و دهان خسته کی شود؟ اصلا زبان برای همین در دهان ماست★دنیا و آخرت به خدا نیست جز علی بغض علی جهنم و حبش جنان ماست★ما را گمان کنم ز علی آفریده اند عشقش سرشته در گل ما، بند جان ماست★ما شیعه زاده ایم، خدا را هزار شکر این شیعه زادگی شرف خاندان ماست★ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم ز پاکدامنی مادران ماست★ما را چکار غیر علی را؟ فقط علی آری علی علی به خدا آب و نان ماست★پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت عشق علی همیشه و هر جا نشان ماست ❤❤❤فقط حیدر امیرالمؤمنین است❤❤❤