سلام خانمها ، من میخوام یه ماجرایی رو بگم که چندروز پیش خبرش رو شنیدم و خواستم شماهم بشنوید و خوشحال شید تو پست بعدی
عاقا بانو ینی چی
چرا یکی ب من بگه بانو ناراحت میشم😐
خوشحال شدن دیگران رو دوست دارم هرکی هرچی هست لبش خندان باشه
ما دورادور یک خانمی رو میشناختیم که الان نزدیک پنجاه سالشون هست. ازدواج کردن و متاسفانه همسرشون اعتیاد داشت و دختر دومش که نوزاد بود از همسرش جدا شد.
دیگه این خانم زندگیش به سختی میگذشت. همیشه مستاجری و ندارایی و فقر گریبانش رو گرفته بود با این حال آبرومند بود و با سیلی صورت خودش و بچه هاش رو سرخ میکرد.
دختر بزرگش ازدواج کرد، براش مقدور نبود جهیزیه فراهم کنه و با چشم گرون دخترش عروس شد. بعد از ازدواج دخترش یک هو همه چیز گرون شد و گرونی بیچاره اشون کرد و اون مبلغی که از یک خیریه ماهانه میدادن بهشون هم قطع شد و صاحبخونه هم جوابشون کرد من از فکرشون اصلا نمیتونستم بیام بیرون.
حالا شنیدم که یک خانواده که پدرشون فوت کرده و مادرشون سنش بالاست، یک خونه دو طبقه دارن که پیشنهاد کردن طبقه دوم رو به ایشون و دخترش بدن تا ساکن شن، به اضافه پرداخت تمام قبض ها و هزینه خورد و خوراک + یک حقوق ثابت.
فقط آشپزی اون خانم پیر رو به عهده بگیرن و چایی دم کنن براش . اون خانم پیر هم اصلا از پا افتاده نیست ها که پوشکی و اینا باشه اصلا خیلی هم سرحاله فقط تنهاست. در ضمن گفتن طبقه بالا در اختیار رفت و آمد هم آزاد که استقلالشون حفظ بشه. از اونجایی که اون خانواده رو هم دورادور میشناسیم میدونیم که خیلی به فکر هستن
توی شرایطی که بی پول و بی خونه باشی توی این شرایط وحشتناک تنها و بی سرپرست یک هو این اتفاق بیوفته به نظرم عادی نیست بلکه نظر و لطف بهشون شده . چون این خانم درسته تمام جوونیش توی فقر گذشت ولی خیلی با عزت نفس و مهربون بود . همین گفتم شماهم از گره گشایی کار یک نفر شاید خوشحال بشید
خواهش میکنم ❤️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
