بامداد خمار بهترین رمان ایرانیه که خوندم
اولین رمان بامداد خمار بود .شب سراب .پریچهر .یاسمین. همخونه .رمانهای بازار .عشق یوسف .دلواپس توام .چشمهایت .اسطوره .تب .رمان خیلی خوندم اینا تو ذهنم مونده
پنجره😍😍😍😍
من دالان بهشت .بازی سرنوشت.بامدادخمار رو خوندم
من اولین رمانی ک خوندم پنجره بود عجیب تو ذهنم مونده این رمان..دبیرستان بودم خوندمش
پنجره😍😍😍😍
بلندیهای بادگیر 😍😍😍😍😍
غرور و تعصب
برباد رفته
پر
خیلی خوندم اما جالبه همشو یادم رفته، الان اینا بیشتر همه تو ذهنمه:دایی جان ناپلئون ، فرار فروهر،سینوهه، صد سال تنهایی و بادبادک باز
من او
از رضا امیرخانی
من که عاشق فهیمه رحیمی و نسرین ثامنی بودم و بیشتر رمانهاشونو خوندم.
بامداد خمار و شب سراب هم دیوونشون بودم.
کتابای دنیل استیل و خواهران برونته هم دوست داشتم.
کلا هربار به ی نویسنده کلید میکردم هی کتاباشو پیدا میکردم و میخوندم.
نوجوونی زمان ما فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی اینا می‌خوندن. بعدها م مودب‌پور، سیدنی شلدون، دانیل استیل...
بزرگتر که شدم سلیقمو پیدا کردم. دیگه آثار عامه پسند نمی‌خوندم. بهترین رمان زندگیم عقاید یک دلقک هانریش بل بود.
اثار مارکز، هانریش بل، میلان کوندرا، آلپا دسس پدس، کافکا، کامو، تولستوی، سلینجر و... رو خوندم.
ایرانیام صادق هدایت (البته رمان نداره)، بعضی آثار مصطفی مستور، بعضی آثار نادر ابراهیمی، زویا پیرزاد، اسماعیل فصیح، استاد خودم علی قانع، بعضی آثار یوسف علیخانی رو خوندم.
پنجره عالي هستش
بامداد خمار ،امشب اشكي ميريزد، اتوبوس آبي، بر باد رفته ،صد سال تنهايي
