ما چند سالی باهم بودیم یعنی خوراکمون باهم بود الان ی مدته جدا شدیم ازشون.حالا مادرشوهرم از هر حربه ای داره استفاده میکنه منو بچزونه.مثلا با جاریهام ک خییییلی لج بود بینهایت احترامشون میکنه و ب من بی محلی میکنه.منم حدود 15روزه نرفتم خونش تا اینکه شوهرم گفت زنگ بزن بگو شب شام میایم اونجا(دوبار دعوت کرده بود ما خونه نبودیم نرفتیم).بچه ها من خییییلی استرس دارم این رفتارارو میکنه همه انرژیو ازم میگیره
آدم خوبی نیستم اما خدا هرچی خواستم بهم داده.مرسی خدا🌹
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من جاری دارم اما ازمون انتظار داره سرویس بهداشتیم بشوریم صبح باید زود بیدارشیم اگه بریم خونشون راهمو ...
باز خوبه ی جاری داری من که دارم خفه میشم اینقدر حرفمو به هیچکس نگفتم نمیدونم خدا کی جواب این ادمارو میخواد بده ادم با ی دلخوشی ازدواج میکنه میفته گیر هیولا
همیشه میگم دختر نداره کمک حالش باشم مادرش مریض بود تا پوشک مادرشو عوض میکردم میشستمش ینی مادر مادرشوهرمااااا دریغ از ی تشکر بعد خودش من میشستمش مادرشوهرم از اتاق میرفت بیرون میگفت حالم بد میشه پوشکشو تو عوض کن