2733
2739
عنوان

پسرم دوست نداره مهد بره چکارکنم

208 بازدید | 13 پست

سلام.پسرم سه سال و نیمه من خودم شاغلم از نه ماهگی پیش مادر و مادرشوهرم بود البته من سه روز سرکار میرم الان یک هفته هس مهد میبرمش میخاد بره مهد گریه میکنه همینکه رفت تو شاید ی ذره گریه کنه بعد اروم میشه و خیلی دوس داره.. برگشت ک میرم دنبالش میگه میرم غروب میشه شروع میکنه من رو نبری  مهدکودک تا صبح مخمو میخوره ..گریه اش الکیه نمیدونم چ کنم.اینم بگن ک همسرمنم دقیقا همین اخلاقو داشت وقتی ک مهد میرفت

منم دوست نداشتم منو بزور میبردن 

عشق مثل دریا هرگز متوقف نمیشه ♡عشق مثل ستاره میدرخشه  ♡عشق مثل خورشید گرم میکنه ♡عشق مثل گلها لطیفه ♡ عشق مثل تو زیباست ♡


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2740

اخلاق همسرت و چجوری یادته?😂

بپرس همسرت و چیکارش کردن پسرتم همونجوری راضیش کن

👌 و شیاطین در ملک سلیمان فتنه و فساد به راه انداختند و مردم را دعوت به یادگیری و استفاده از جادوی رسانه برای انتشار اکاذیب و تحریف حقایق کردند .اما خداوند در نهایت جادوی آنان را باطل کرد (سوره بقره ایه ۱۰۲ )...🥰‏دختری که افتخاری برای گفتن داشته باشه، نیازی نداره با نشون دادن بدن یا موی سرش خودشو قهرمان نشون بده . نمایش مغز ( توانمندیهای انسانی ) بسیار متمدنانه تر از نمایش مو و اندام (نماد جنسیت ) هست... #نزدیکِ_صبح ✌🇮🇷

منم نرررررررررررررررفتم انقدددددددددددددر گریه کردم

مامانم اوردتم خونه

بار دوم دیگه خودمو کشتم 

حس ترس داشتم از بس مادرم از بچگی اخم و تخمم میکرد اما الان بزرگ شدم حس میکنم عقده ی مادر خوب دارم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

ی هدیه ببر بدون اینکه خودش بفهمه بده مربیش اونجا بهش بده و تشویقش کنن واسه اومدنش ب مهد 

اگه اسمم دخی باکلاسه واسه اینه ک فراموش نکنم من زنی بودم ک اوج جوونیمو و شیطنتمو  گذاشتم پای شوهرم چه محبت ها ک نکردم از بهترین لباسها گذشتم از کمترین تا بیشترین خرج گذشتم تا بتونه ب خودش برسه بهترین ماشین خرید مغازه زد من از ارزوهام گذشتم تا ب ارزوهاش رسید 😔 اما جوابم این بود کتک فحش تهمت خیانت و بیرون شدن  از خونم😔 من مادر بودم نتونستم زندگی دخترمو تباه کنم چون پدر خوبی برای دخترم بود نخواستم در حقش ظلم کنم و زندگیش بشه پر از استرس و غم ...دختر من هم پدر میخواست هم مادر پس موندم اماااا شوهرمو از قلبم بیرون کردم الان من یه دخی باکلاسم 😍 انواع لاکارو دارم یه عالمه ماسک و کرم و اسکراپ  انواع لباسا رنگی رنگی یه دختر ژیگول و شیکم یه دختر شاد و خوش رقص دوستای خوب و پایه دور همی و مهمونی من حتی برای خودم کادو هم میخرم  من دیگه از چیزی نگذشتم من خودمو تو محبت کردن ب پای مردی ک لیاقت نداشته بود گم کردم من سخت درگیر شستن و روفتن و شوهر داری و پس انداز بودم خودمو از همه چیز انداخته بودم   ☹️اما الان  این منم یه دختر ک زندگیش واسه خودشو دخترشه😉 ک و ن لق بقیه ک باعث ازارم شدن 😝تنهایی و عشقه 
اخلاق همسرت و چجوری یادته?😂 بپرس همسرت و چیکارش کردن پسرتم همونجوری راضیش کن


من ک اصلا اشناشون نبودم مادرشوهرم خواهرشوهرام میگن هیچ کاری نکردن و اون ب لجبازبودن خود ادامه داد و مادرشوهره رو داغون کرد البته درسشو میخوند و شاگرد زرنگم بود ولی خیلی لجبازم بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  1 روز پیش
توسط   niهانیتاha  |  23 ساعت پیش