استارتر خیلی تو فکرت بودم بالاخره تونستی با شوهرت کنار بیای یا نه؟
چه مادرشوهر بی ملاحظه ای،اصلا چه دلیلی داره اونا شبو خونه ی شما لنگر بندازن
توام صبح بلند نشو صبحانه درست كن ك بخورن...بگير راحت بخواب يهو بلند شو بگو وااااي ببخشيد خوابم برد اينقد خسته بودم نفهميدم ك صيحانه اماده كنم
حق داری. زنگ بزن با خانوادت هماهنگ کن بگو یکیمون مثلا مریضه باید برم بزارشون جا و برو 😁
من بودم یه اس میدادم جوری که باپیژامه بدوعه بیاد حالشدمیگرفتم ازصبح اسیرشونی والا
خواهرشوهر و مادرشوهرت کمکت نکردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الان یه تخم مرغ ابپز و یه سیب زمینی بذاربپزه فردا صبح ب مادر شوهرت و خواهرشوهرت بگو خودشون بخورن و تو بخواب من اینکارو زیاد میکنم والا
ی قرص خواب بخور ک صبح بیدار نشی راحت بگیر بخواب خودشون صبحونه رو میخورن😂
وااااااای چه دلی داری حق داری واقعا
اینطوری شوهرتم آدم میشه و یاد میگیره ک‌ملاحضه کنه دوسه بار ک اومدن و تو مثل قبل پذیرایی نکردی و همش عز و ناله کردی آدم میشه
وقتی اینجوریه اصلا دعوت نکن کسی رو یایوالا دیر به دیر دعوت کن والا!بعضیا احترام بهشون نیومده.
والا مادر شوهر و خواهرشوهرت خیلی بیشعورن
من جات بودم یه مهمونی ساده میگرفتم که خودم راحت باشم انقدم حرص نخورم
بخدا رو دادی
ظرفات رو بخوای یا نخوای بشوری به کسی ربطی نداره
صبحونه هم که خودشون پاشن بخورن
خونه پسرشونه دیگه
خواهرشوهرتو صدا میردی میگفتی عزیزم یه کمکی بکن بی زحمت ظرفا رو بشوریم باهم.چه پرروان.شوهرتم که متاسفم برلش واقعا.عین شوهر منه یه دنیا کار باشه یه گوششو نمیگیره تا ازت انتظار خدماتم داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
