بدترین بدی و ظلمی که دیگران

میدونس پسرش  چجوریه ولی بازم اومد خواستگاری و چیزی نگف😕

اینکه کنار مادرشوهر زندگی کردن رو بهم تحمیل کردن

اومد خواستگاريم

داماد خاله ی عوضیم ک شوهرمو برای بار سوم اورد خاستگاری من و من خرم جواب دادم

نمیتونم ببخشمش اصلا نمیدونم چرا

کسی که دوسش داشتم ترکم کرد خدا ازش نگذره چه روزای بدی رو گذروندم

مریض شدم مادر شوهرم و خواهر شوهرام شوهرم را تحریک کردند برای تجدید فراش حتی خواستگاری هم رفتنند و شوهر ساده و نادون من را هم با خودشون بردند.

استارت گل با شما نیستم کلی نوشتم که مخاطبای خاموش بخونن...

چرا همه میگن ظلمی که بقیه کردن

یه بارم از ظلمی که خودتون کردید بگید.

ما ادما کلا بدی های خودمون رو نمیبنیم.طرف با پسره دوست شده یه سال و خیانت کرده بعد تو زندگیش بچش مرده میگه چرا خدا واسم نمیخواد خب تو با اون وار اون پسرو کشتی

یا طرف با حرفشاش  خنده ههاش تو دانشگاه و کوچه و خیابون  و عروسی دل میشکونه و هی قضاوت میکنه و پشت سر مردم حرف میزنه و میگه عروس سر بو یا داماد اونوقت بد میاره یادش نمیاد چیکارا کرده.

البته فرقی هم نداره قبول کنیم یا نه

روزگار و خدا پوست میکنه ها

پوووست

😆😆