بچه هفته اینده سه روز با خانواده شوهرم میریم گردش تویه روستا قراره شب هم بمونیم
سه تا جاری دارم . سه خواهرشوهر
نگرانی های من
۱ من تا حالا تو جمعشون نخوابیدم خونه ای ک کرایه کردن ۱۰۰ متره و زنا تو یه اتاقن مردا حال پذیرایی
۲ بعد دنیا اومدن بچه من هیچ جایی نرفتم الان خیلی استرس دارم بخاطر مسولیت های بچه خارج از چهارجوب خونه شب چطوری بخوابم بجه گریه نکنه و..
۳ یکی از جاری هام خیلی با من بده چشم دیدنم رو نداره خیلیم پرحرفه جمع رو میگیره ب دست زیادی هم فرزه و خودشو همه کاره نشون میده
۴ من درکل چه برخوردی داشته باشم با شوهرم و سایرین
۵ نگید نرو ک نمیشه . باید بریم
۶ خانواده شوهرم خوبن معمولی اند