سلام صبح همگی بخیر خاهر شوهر عزیزتراز جانم رفته زایمان کنه (طبیعی) مدتی سر اینکه پشت سرم حرف زده باهاش سر سنگین شدم بنظرتون برا دیدنش برم بیمارستان یا پر رو میشه
من بودم نمیرفتم
سایه میشه دلیلشم بگی و اینکه چطوری پیش شوهرم بگم نمیام که دلگیر نشه
بستگی داره چی پشت سرت گفته باشه
اگه حرفایی زده که زیاد مهم نیست برو
اگه حرفایی زده که زیاد مهم نیست برو
من بودن میرفتم
من بودم مادر شوهرم به زور میبردم :)
خوب اگر خواهرشوهرم به من بدی کنه نمیرفتم بیمارستانش. به شوهرمم میگفتم نمیرم چون شاید دوسنداشته باشه برم. یا هربهانه ای که تواون وضع بتونم جورکنم.
پیش شوهرم گفتن شوهرمم نگف فقط دعواشوم کرده بور یه مدت قهر بودیم خیلی که اصرار کردم یچیزای گفت شوهرم اما من مطمنم بیشتربوده شوهرم لو نداد
تو نیکی میکنو در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز........
من هرکی بهم بدی کنه درجوابش بدی شاید نکنم.ولی خوبی نمیکنم. یعنی بامحروم کردن خواهرشوهرت ازخوبی هات.......بسوزونش
مامان شبی شما براتون مهم نبود که پشت سرت بد بگن
سایه جان کینه ورزی کار خوبی نیست
من با خواهر شوهرم مشکلی نداشتم اما زایمان کرد نرفتم بیمارستان. طبیعی رو که نگه نمیدارن، شب زایمان کرد و فرداش هم اومد خونه، اون موقع رفتم دیدمش
تیب تاب جان کینه خیلی هم خوبه. اگریه بارازخودت دفاع نکنی بازهم به دیگران جرات میدی ازت بدبگن یا............ ادم باید هوای خودشو داشته باشه
تیپ توپ بخدا من همیشه سعی میکنم کسی از خودم نرنجونم برا این خاهر شوشو هم خیییییلی خوب بودم باورم نمیشد اینجوری گفته باشه چون جلو روم خیلی باهام خوبه منم میخام مثل خودش باشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
