خواهرزاده عروس ما هم
از همسرش تو عقد جدا شد و باکره بود دیگه هم مهریه گرفت و هم طلاهای سر عقد پس نداد
گذشت چند ماه بعد طلاقش دوباره عقد یکی دیگه شد به 8 ماه نکشید درخواست طلاق داد
می دونی قاضی چی به مادرش گفت:
بهش گفت حاج خانم خوب راهی رو واسه پول دراوردن انتخاب نکردی دیگه نمی دونم شوهر دومش چی به قاضی گفته بود که رای داد طلا های سر عقد پس بده به جرم خیانت در امانت
مهریه هم که خیلی با مرد کنار اومد برای میزان و مدت زمان پرداختش
شوهرش بهش گفته بود فکر کردی من مثل اون مرد اسکولم که دستم بهت نخورده بعد پولم بهت بدم
اخر سر بدون مهریه و طلا توافقی بعد از 1 سال جدا شد
با پول مهریه شوهر اولش هم ماشین خریده بود و زمین
دیگه از دومی نتونست چیزی تیغ بزنه
خانواده ابروو داری هستند نمی دونم چرا کارشون به اینجا کشیده شد