حتي تو دعواهامونم شام و ناهار رو هميشه ميپزم و لي اون يا ميره خونه ي مامانش غذا ميخوره يا ميره غذا مياره رو سفره اي كه من پهن كردم و غذاشو پختم ميشينه غذاي مامانشو ميخوره
هيچ وقت بعد دعوا فرصت نداريم آرامش پيدا كنيم و برم باهاش حرف بزنم و ناز كنم و از اين مسخره بازيا
چون بلافاصله بعد دعوامون ميره خونه ي مامانش اينا و تا چند ساعت پيداش نميشه
حسرت به دلم موند يه برنامه تلويزيوني باهم ببينيم
هر سريال يا برنامه اي ميخواد ببينه ميره پيش خانوادش
ديگه خيلليييي جلوي خودشو بگيره بتونه به ربع تو خونه ي خودمون بشينه
يا با كلي ناز و خواهش كه دوست دارم باهم فيلم ببينيم دو سه بار درست رفتار كنه