استاتر من به آدم های شوهرت حسرت میخورم و واقعا یکی از معزلات زندگیم همینه خوشبحالت
من دختر بودم خیلی مذهبی و واقعا شوهر مذهبی میخاستم وبلاخره خدا نصیبم کرد شوهرم خیلی خوبه ولی خواهراش بی حجابن و روز به روز هم حجابشون بدتر میشه مانتو جلو باز باساپورت که تا ماهتهتشون پیداست یه شال که موهاشون از جلو وپشت زده بیرون تویه خونه که کلن بدون روسری ومانتو با لباس استین کوتاه وساپورت جلوی دامادها ونامحرمها
حالا من یه خانوم محجبه که حتی تویه خونه چادر رنگی دارم ساق دست وجوراب وروسریم با کلیپس که حتی زیر چانم پیدا نباشه
واونها اصلن مراعات منو وشوهرمو نمیکنن
البته واقعا یه مدت بیخیال شدم وگفتم به منچه ولی شب خواب دیدم کله خواهرشورم با همون ارایش رویه سر منه ونامحرمها میومدن ومنی که اینقدر حساسم تویه خواب میگفتم اشکالی نداره منو ببینن وقتی بیدار شدم فهمیدم خدا میخاد بگه تویه گناه اونا شریکی وقتی امر به معروف ونهی از منکر نمیکنی
خیلییی غصه خوردم که من اهل مراعات ولی تویه گناه اونا شریک باشم سعی کردم اروم اروم بهشون تذکر بدم البته خیلی با سیاست ومهربونی ولی اونا اینقد از خود راضی بودن وبه زعم اونها من وشوهرم فضول که با برخود تند با ما برخورد کردن وداد وبیداد....
شوهرم خیلیییی غصه میخوره وضعشونو میبینه واوناهم متوجه میشن ولی یه کم رعایت نمیکنن حداقل وقتیماهستیم نمیگم چادر ولی یه کم پوشیده تر بدون روسری ومانتو نباشن تویه جمعهایی که هم ماهستیم وهم نامحرمهای دیگه ولی انگار لجبازی میکنن به خداوقسم شوهرم همیشه با مهربونیه تمام اروم تدکر میداد ولی اونها .....خیلی تند برخورد کردن
من خیلی حسرت خانواده مذهبی همسر رو میخورم چون کلن خیلی آدم خوش مشربی هستم واز اینکه قطع رابطه هستیم ناراحتم واز اینکه اگه هم رابطه ایی باشه تویه دلم غصه هست که .....
استاتر قدر پدرشوهرتو بدون تو اگه چادری حتی به اجبار شدی حداقلش خودتو مسئول ومدیون اخرتت نمیدونی چون تازه چادر به دینمون نزدیکتره ولی ماها چی درسته چادری هستم ولی میترسم گناه اونهارو واسم بنویسن چون واقعا امر به معروف ونهی ازمنکر واسم سخته ورفتارهای اونا منو زجر میده