با شوهرم خونه پدر شوهرم اینا تو یه اتاق میشینیم الان بالای2هفته س قهر کردم بخاطر اعتیاد وبی پولی وبی خونگی شوهرم و دخالت های مادر شوهرم امروز دختر خالم با بچه ش که دکترا تشخیص عقب موندگی بچه شو دادن رفتیم دکتر چون خود دختر خالمم مریض بود از اونجا اومدیم خونه دختر خالم آخرای ناهارمون بود که مادر ش اونجا اومد برگشت گفت ولگردا ناهارشون رو خونه مردم میخورن خیلی پروعه منم قصد طلاق دارم اما هنوز علنی نکردم اما اعصابمو خراب کرده از اون ورم دخترش زن برادرمه مشکل اعصاب داره هرچند مدت یکبار پیام میده به مامانم که خسته شدم
هر وقت با برادرم دعوا میکنه چرت وپرت میفرسته به مامانم حاضرم قسم بخورم که ما کاری به کارش نداریم اما خودش دعواشونو جلو ما علنی میکنه من اگه با شوهرم مشکل داشته باشم حرمت خودمو حفظ میکنم جلو خونه شوهرم نمیگم دختر عموم میگفت نباید درگیری هاتو جلو مادرشوهر بگی بعدا واسه خودت بده فقط تا پنجم ابتدایی خونده اما زن برادرم داره فوق لیسانسشو میگیره نمیفهمه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خدا بزرگه بسپر بهخودش .خودت هم روحیه ت رو قوی کن تا به این حرفا نریزی بهم.برو بگرد با دوستات یه هوا ...
سعی میکنم هوامو عوض کنم اما مادر شوهرم همیشه حرفش پشت سرم هست گاهی اوقات نفرینشون میکنم گاهی اوقات میگم خدایا سپردمش به خودت اما زندگی من تکون نمیخوره اوناهم راست راست خوشی میکنن بهم ضربه میزنن بخدا دیگه درموندم نمیتونستم این حرفارو به کسی بگم که هم دردیو کنه راهنماییم کنه واسه همین تاپیک کردم تا چندنفر حمایتم کنن دلم آروم شه
خودش میگه ترک میکنه داشتیم با همکاری هم ترکش میدادیم اما سرکار نمیرفت خرجی نمیداد مادر شوهرمم رواعصابم بود خسته شدم از اونجا اومدم بیرون دیگه م برنگشتم شوهرم گاهی اوقات اس میده که من سرکارم واست پول میفرستم فلان وبهمان اما من خسته شدم دلسرد شدم نصف دلیل من برای طلاق مادر شوهرمه مثل زنبور درگوشم وز وز میکنه شوهرمم قادر به کنترل زندگی نیستش که حداقل اونا رونبینم
اگر فکر میکنی شوهرت درست میشه و باهات همکاری میکنه کمکش کن میدونم مادرشوهرت اینجوری که گفتی بد دهنه ...
راستش دلسرد شدم شوهرم خیلی برام کم گذاشته اگه خونمون جدا بود بهتر بود اما مادر شوهرم مثل یک دیو شده برام مثل شیطون میمونه بین من و شوهرم زن داداشم و داداشم چرت وپرت میگه
عزیزم اعتیاد شوخی بردار نیست حتما تا بچه دار نشدی جدا شو به خدا از نزدیک دیدم خانواده هایی را که اعت ...
منم از همین میترسم پسر عمه م شیشه میکشه وسایلای خونشو میفروشه بخاطر اعتیاش چندتا از اقواممون بردنش سرکار تا خرج خونوادشو بده اما اون وانت اورده وسایلشونو جمع کرده ببره بفروشه که گرفتنش سه تا بچه داره یه توراهی زندگیشون افتضاحه زنش اعصاب گرفته یه مدت یه دستش فلج شده بود
mibakhshin dar mored etediad kamelan hagh bashomast chon aksaran penhan mikonan hata rah haye penhankari az azmayesh ro ham baladan. vali dar mored daramad nadashtan va zendegi mostaghel nadashtan kutahi az janeb shoma bude. shome ta ghabl az aghd khodet ya pedaret aslan baratun soali pish nayumad ke fish hoghughi in agha ro bebinin? dar morede daramadesh va shoghlesh soal konin? inke koja mikhad zendegi kone? belekhare baraye kharid jahaz ham bayad etela dashte bashin manzeletun chand metri gharare bashe.
از یه ایرانی پرسیدند واحد پول شما چیه؟ گفت موقع بدست آوردن ریال موقع خرج کردن تومن موقع رشوه دادن میلیون و موقع اختلاس میلیارد
mibakhshin dar mored etediad kamelan hagh bashomast chon aksaran penhan mikonan hata rah haye penhan ...
شوهرم کارگر ساختمونیه روز مزده فیش حقوقی ندارن پدر شوهرم یه سه طبق داره ما طبقه دوم بودیم اما اونو ازمون گرفته من طلاهامو فروختم که اونجا زندگی کنیم اما پول طلاهامم نمیده من که نمیبخشم حق مو به خدا واگذار میکنم