من تنها زندگی میکنم....ساختمانی ک توش ساکنم سه طبقس من طبقه سومم....یه واحد روبه روی من هس ک اتفاقا اونجاهم یه خانوم حدودا همسن خودم تنها زندگی میکنه....البته پشتش خیلی حرف و حدیثه که نمیدونم باور کنم یا نه؟صبا من توخونه نیسم نمیدونم کی میره....ولی شبا ساعتای 12...1 میاد...چند شب پیش حدود ساعتای 9 چند دقیقع ای رفتم بیرون و تمام برقای خونه و تلویزیون و خاموش کردم....حدود یه رب بعد که برگشتم همه برقا و تلوزیون روشن بود/:و اون خانوم هم همون شب ساعتای هشت اومد خونش...من اول فک کردم کار ماوراس...تاپیکم زدم واسش....خونه ای که من زندگی میکنم یکم ترسناکه چون مستاجر قبلی خانومشو با روسری خفه کرده توش/:
منم مجبورم اونجا باشم...از خیلیاهم شنیدم این خانوم به مستاجر قبلی و اتفاقی که افتاده مربوط....البته با یه ماجراهایی....الان به این خانوم شک کنم؟ممکنه کلید خونمو داشته باشه؟یا بخاد منو اذیت کنه؟صب ک میخاسم برم نون بگیرم دیدم خانومه داره میره تو خونش نونم دستش بود...من هر روز میرم نون میگیرم ولی تاحال ندیده بودمش/:دوتا نون به من داد گف میدونم داری میری نون بگیری....بعدم بدون هیچ حرفی درو بست...کلا یه جوری نیستش؟مشکوک نیست؟