بیاید بگید بد ترین سوتی ک تو جمع دادید چی بود؟

خونه روبرویی مارو دارن میسازن . منم یه پنجره دارم همیشه ازون بیرونو نگاه میکنم . صبح ازخواب بیدار شدم موی پریشون قیافه خواب آلو یه تاپ بندی تنم بود بدون سوتین ممه هام پیدا بود . عادت دارم همیشه بیرونو یه دید میزنم . رفتم دیدم صدا میاد . ازین ماشین بزرگا اومده بود  سیمان خالی میکردن . جرثقیلم اورده بودن . هواسم بود بالا رو نگاه نکنن .‌یه ۵ دقیقه گذشت داشتم نگاشون میکردم . یه دفه سرمو که اوردم بالا دیدم یا حضرت عباس سه تا کارگر رو بروم  زول زدن بمن .  قیافه منم داغون لخت و پتی . نمیدونم دیگ چجوری پنجره رو بستم  همینجوری کف خونه میدویدم . اگ شوهرم میفهمیددددددد میکشتم .  حداقل یه ذره آدم وارم نبودم .  اونام کار نمیکردن همینجوری نگاه میکردن 

خب چرا گفتی نامرد😀

الان کار به جایی رسیده ک تا بخوام کار کنن میگن نیاز نیس زحمت بیوفتی اینقدررررررر خوبه

خیر این دنیا و اون دنیا رو ببینی😀😀😀😀😀

خودمم از این اتفاقا برام رخ داده. 

توی جمع نشسته بودیم. بچه فامیلمون نسبت ها رو بلد نبود. همه ش به من میگفت زن دایی😀😀😀 

من 😍

دایی مجردِ اون بچه 😪

حضار 👹

نه شما نگران نباش

😂😂😂😂ذوق میکردیا

سوتی دوستم 

اقا زور شد ما رو ببره دور دور با ماشین نامزدش 

که من گواهینامه دارم و فلان

گفتیم باشه 

حالا سوتی هاش 

اول ک کلا خاموش کرد 

بعد تو خیابون یه طرفه شروع کرد برعکس رفتن 

افسر نگهمون داشت گفت مدارک

اونم از تو کوله پشتی یه کیف درآورد ک تو اون یه کیف دیگه بود که کیف پولش تو اون کیفه بود که توی اون کیف پول گواهینامه بود 😆😂 و من و دوستم رو صندلی عقب از شدت خنده و جیش داشتیم میپوکیدیم

بلخره پیداش کرد داد ب افسر گفت کارت ماشین هم بده چرا برعکس میرونی یه طرفست 

گفت کارت ماشینم میخااااد 

ندارم 😐😐😐😐😂

افسره گفت پارک کن 

یهو وسط خیابون ی حرکت مثل دوبل رفت و وایساد ب خیالش پارک کرده وسط خیابون 😂😂😂😂😂

افسره مرده بود از خنده گفت برین رد کارتون 😂😂😂

توی ی مغازه ای کار میکردم. ی همکار داشتم پسر خوش تیپ و خوش استیلی بود.

یبار ی مشتری اومد خرید کرد. بهش گفتم حاجی پولو حساب کردید؟ گفت اره پیش شوهرت کارت کشیدم😑😑😑😑 ینی آااااب شدم. البته خیلییی مواقع میشد مشتریا فک میکردن زن و شوهریم چون فقط دوتامون اونجا بودیم.یا دوستاش وقتی می اومدن مغازه به حساب اینکه من دوس دختر طرفم ، کلیییییی تحویلم میگرفتن 😀😀😀😀

من😞

همکارم🔥

بچگی کردم

یه یار من و خواهرم صبح زود از خونه اومدیم بیرون، از توی یه کوچه خلوت داشتیم رد میشدیم که یه ماشین از پشت سرمون گفت ببخشیدا خانم، همین که این کلمه رو گفت خواهرم در عرض ثانیه دستم رو گرفت و دوید، منم دنبالش میکشید.دیدم راننده سرعتش رو زیادتر کرد و صدا میزد خانم ها یه دقیقه وایسید. خواهرم با صدای بلند بدون اینکه نگاش کنه گفت برو برو ما سوار نمیشیم... دیدم راننده داد  زد اخه کی گفته سوار بشید یه آدرس میخوام بپرسم، اون لحظه میخواستم آب بشم برم توی زمین 😩😩 

خواهرم مدام توهم دزدیده شدن رو داره 

نه گفته دلدارم بیا...:-)😁

بنی این استیکرهای ت ل گ ر ا م فک کنم حیثیت نصف مردم ایرانو برباد داد در چندسال قبل😀😀😀😀😀