عشق اول و آخر من تا ابد و یک روز نامزد مهربونه الهی قوربونش برم الآنم ناراحته ازم 😔😔
ی حورایی ک تازه فهمیدم عشق چیه عاشقش شدم تقریبا شانزده ساله بودم دوس شدیم... بعدش هر ماه میومدن خواستگاری بابام راضی نبود... هیچی دیگه خواستگار خوب زیاد داشتم دیگه شوهر کردم... اونم بعد یکی دوسال ازدواج کرد ولی خوب داره طلاق میگیره. ولی من خداروشکر زندگیم خوبه شوهرم ی فرشتست. قسمت ما این بود
اولی اسمش علی بود .مادرش اجازه نداد خواستگاری کنه .۱۸ ساله م بود . ازدواج کرد و زنش بهش خیانت کرد و طلاق گرفت .
نفربعدی که فقط اون بمن حس داشت باز اسمش علی بود و الان اسپانیاس . دوره کارآموزی دانشگاهم باهم همکار بودیم
نفربعدی 😆 که باااااز اسمش علی بود استاد دانشگاهم بود که من بهش علاقه داشتم و اون منو خیلی بچه فرض میکرد .الان خوشحالم که با هیچکدوم ازدواج نکردم 😊
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
