آتیش به دلم نزن من خودم این چیزارو میدونم لطفا لطفا لطفا یکم رعایت کنین! اره من میدونم مامانم تو این زندگی له شد
میدونم همه اینارو میدونم!
گفتم گلم تو پست اول
این داستان زندگی حاشیه ای بود که اصل مطلبو بگیرید
اصل مطلب اینه مثل روزای اول ازدواج با طراوت باشید تا واکنش مثبت بگیرید
مامان منم ب شدت غر غروعه،تو زندگیمون چیزی ب غیر از دعوا و غرغر یادنگرفتم تموم اون رفتارارو رو زندگی خودم پیاده کردم هم از رو نادانی هم از روی بچگی،کم کم رو خودم کار کردم ولی حس میکنم دیگ ارج و قرب ندارم میدونی چرا؟چون برچسب دمدمی بهم زده شد،بادست خودم الانم دارم زندگیمو خراب میکنم با اخلاقای گندی ک از مادروپدرم الگو گرفتم
چقدخدادوستتون داشته ک ی الگوی عالی سره راهتون گذاشته و شما هم اونقد خوب و عاقلین ک بجای حسادت تحسینش میکنین،اسی شما واقعا بهترینی
حرفات خیلی منو ب فکر فرو برد
بخداداشتم ب طلاق فکرمیکردم ک اومدم تو تاپیکت
من بدهکار شما نبودما عزیزم!
این چه طرز نظر دادنه؟
شما مگه تو زندگی مااید که بدونید به فکر مادرم هستیم یانه؟ شما دلت واسه مادر سوخته اونوقت ما که اولادشیم به فکرش نبودیم؟
توروخدا یکم حرفتونو مزه مزه کنید بعد صحبت کنید ای بابا!
من مقایسه اوایل زندگیو با زندگی الانتون کردم که تغییرش بدین بشید مثل اولش تا زندگیتون بازم جون بگیره!!
میتونید انجامش ندید من تاپیک عمومی زدم نه صرفا برای شما
من ادم دلشکسته ای هستم سر همین ماجرا
توروخدا یکم به طرف مقابل فکر کنید وقتی میخواید تایپ کنید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
